فریاد جنوب؛یادداشتی که میخوانید از یادداشت های ارسالی به فریاد جنوب هست و این پایکاه تمام یا قسمتی از آن را رد و یا تایید نمیکند.مخاطبین میتوانند با ارسال یادداشت آن را نقد کنند. جنگ خیابانی به نام انتخابات به آخر آمد ما بازنده بودیم چون نتوانستیم مردم را بفهمیم مابازنده بودیم چون باپافشاری برهمان […]
فریاد جنوب؛یادداشتی که میخوانید از یادداشت های ارسالی به فریاد جنوب هست و این پایکاه تمام یا قسمتی از آن را رد و یا تایید نمیکند.مخاطبین میتوانند با ارسال یادداشت آن را نقد کنند.
جنگ خیابانی به نام انتخابات به آخر آمد
ما بازنده بودیم چون نتوانستیم مردم را بفهمیم
مابازنده بودیم چون باپافشاری برهمان روشهای پیشین انتظار نتیجه ای متفاوت داشتیم
این اصل رانادیده گرفتیم:اگر امروز همانگونه عمل کنیم که درگذشته عمل میکردیم همان نتیجه ای رو میگیریم که درگذشته میگرفتیم؛
مقاومت در برابر تغییر همان بلای پیشین، آفت جان ماشد؛
مابازبان همه جامعه سخن نگفتیم
زبان بخشی ازجامعه ماپول بود ما برایش از عملگرایی میگفتیم
زبان برخی دیگر زور بود ما از راه روشن گفتیم واین پایان ما بود؛
تزویر که بماند؛
ماحتی جرات گفتن ناگفته ها را هم نداشتیم
*خواستیم بازنده ی خوب باشیم نه برنده ی بد*
با تمام فشار و حجم اندوه به خاطر شخص محمد بهرامی که به معنای واقعی وفارغ از پیش فرض های سیاسی یک انسان متفاوت در این جامعه متناقض است؛
باید چند نکته را یادآور شوم؛
سیاسیون ما عمدتا رفتارهای انتخاباتی ومخاطب های انتخاباتی را نمیشناسند
قدرت تحلیل ندارند و بیشتر بر جنبه های تشریفاتی وتئوریک قدرت تمرکز دارند
واین تمام ما بود؛
ما باید بیاموزیم درعالم سیاست
این طرح ودغدغه از لایحه های پایین وتوده هاست که پاسخ از لایه های بالا میطلبد؛
مردم زمانی به شخصی قدرت میبخشند که او بتواند پاسخی در خور وپیامی براساس یکی از سه جذبه رایج هرگفتمان یعنی منطق(منفعت) ،هیجان(افتخار یا ترس) و اخلاق(اخلاق فردی مانند سلامت یا..)در وجودشان بیابند ودلیلی برای جذب شدن میخواهند؛
مانند ماجوانانی که تنها بر مدار*اخلاق*کنار بهرامی بودیم
چون نه منفعتی داشتیم ونه هیجانی؛
اما ذکر این نکات در این برهه از زمان شاید جوابی درخور به واقعیاتی کریه باشد؛
لذا خوب بدانید
ما بازنده بودن در کنار یک مرد خوب را بر رفتن کنار آنهایی که دنیایشان با متفاوت بود ارجح دانستیم همانهایی که به انحاء مختلف از قبل تطمیع یا وعده جایگاه و شرایط بهتر درتلاش بودند مارا قیمت گذاری کردند تا شاید به زعم خودشان ما رابخرند؛ قطعا با زبان دنیای خودشان باماسخن میگفتند
غافل از آنکه به این درک برسند
*ما خریدنی نیستیم*
وامروز بنده ی بازنده با صدایی بلند به آنها میگویم
*پشیمان نیستم*
اکر تمام تلاش ما برای آقای بهرامی بی ثمر ماند اما اصول ما قطعا ثمره میدهد؛
ما همچنان مصر بر تصمیم هستیم
وآینده ی جریان را روشن میبینیم
این راه شکست که پی گرفتیم هم بخشی ازانتخاب مان را شامل میشود.
همان روزی که شعارمان را انتخاب کردیم
میدانستیم که *راه روشن فردا* قطعا در مسیرش تاریکی وشکست دارد.
اما پذیرفتیم و اکنون نیز همچنان بر همان مسیرمان مصریم
و بر باورمان استوار؛
محمد بهرامی وجریانش یقینا تعریفی ازآینده ی این استان خواهند
و صبورانه منتظرخواهیم ماند؛
پارسا نیک فطرت
اسفند 98
شیرین بانو
تاریخ : ۳ - اسفند - ۱۳۹۸
عالییییی….چقدر زیبا به قلم درآوردی آنچه اتفاق افتاده . دکتر بهرامی واقعا مرد شریفی ست و لیاقت مجلس را داشت ..
باسواد .مدیر. علمی. با فرهنگ .مردم دار . دلسوز . و….
ناشناس
تاریخ : ۵ - اسفند - ۱۳۹۸
خود این مقاله ضد اخلاق ترین نوشتاریست که در حق دکتر بهرامی بعنوان طرفدار نشر میدین جنبه وظرفیت دموکراسی داشته باشید وبه منتخب مردم با ٢۵هزار رای اختلاف وآحاد مردم بویراحمد ودنا احترام بگذارید در ضمن تا دکتر بهرامی طرفداران ولیدرهای نا اگاهی مثل شما داره مطمئن باش برنده نخواهد شد
ناشناس
تاریخ : ۵ - اسفند - ۱۳۹۸
زبان بخشی ازجامعه ماپول بود ما برایش از عملگرایی میگفتیم
زبان برخی دیگر زور بود ما از راه روشن گفتیم واین پایان ما بود؛
تزویر که بماند؛
ماحتی جرات گفتن ناگفته ها را هم نداشتیم
جناب نیک فطرت این چرت وپرت هاچیه میبافی برادر؟؟؟؟؟مردم با اختیار خودشون انتخاب کردند خالا از ۴نامزد محترم یکی هم قبول شد کاری نکنید که اسناد ومدارک تخلفات وخرید ارای و…..همه در دستگاه های امنیتی قضایی وانتظامی موجوده…
بویراحمد متحد
تاریخ : ۶ - اسفند - ۱۳۹۸
آب رو بریز همون جا که میسوزه برادر چرا آبو هدر میدی