در گفتگویی صریح با سید علی محمد بزرگواری مطرح شد:اصول گراهایی که می خواهند دیگ اصولگرایی به نفع خودشان بجوشد/جریان های سیاسی از حیز انتفاع افتاده اند
در گفتگویی صریح با سید علی محمد بزرگواری مطرح شد:اصول گراهایی که می خواهند دیگ اصولگرایی به نفع خودشان بجوشد/جریان های سیاسی از حیز انتفاع افتاده اند

به گزارش پایگاه خبری فریاد جنوب حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی محمد بزرگواری در گفتگویی صریح وخواندنی پاسخگوی سوالات بوده که به در چند بخش گزارشی  به اطلاع مخاطبین گرانسنگ این پایگاه خبری رسیده می شود در ابتدا از این حرکت و عزیزانی که میدان دار این حرکت هستند تشکر می کنم، ان […]

به گزارش پایگاه خبری فریاد جنوب حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی محمد بزرگواری در گفتگویی صریح وخواندنی پاسخگوی سوالات بوده که به در چند بخش گزارشی  به اطلاع مخاطبین گرانسنگ این پایگاه خبری رسیده می شود

در ابتدا از این حرکت و عزیزانی که میدان دار این حرکت هستند تشکر می کنم، ان شاءالله این نوع حرکت ها و برنامه ها در راستای گام دوم که مقام معظم رهبری تتبین کرده اند و در راستای روشنگری افکار و واقعیت گویی برای مردم نقش اساسی داشته باشد
از بزرگوارانی که من را دعوت کردند که در خدمتتان باشم، تشکر میکنم.

سوال۱_ ؛جریان اصول گرایی از دیدگاه شما چه تعریف و شاخصه های ممتازی دارد؟

شاکله نظام ما براساس دیدگاه و نظریه ولایت فقیه پی ریزی شده است. چه نظریات حضرت امام (که موسس و بنیان گذار جمهوری اسلامی بودند) و چه نظریات و دیدگاه مقام معظم رهبری(که خلف و جانشین صالح امام هستند) مقام معظم رهبری در واقع اصول گرایی را اینطور تتبین کردند که کسانی که اصول انقلاب اسلامی، امام، راه شهدا و ارزش های انقلاب اسلامی که همان ارزش های دینی ما هستند را قبول دارند و کسانی که این اصل های قانون اساسی را که برخاسته از قرآن و سنت قبول دارند.
مبنای تقسیم بندی فعلی که بخشی به عنوان اصولگرا و بخشی به عنوان اصلاح طلب می باشد، اگر در کارنامه دو گروه نگاه کنیم، خیلی از این دو گروه فقط عنوانی را برای خود انتخاب کرده اند و از خط قرمزهای اصول انقلاب عبور کرده اند.
اصول گرایی در ذات خودش اصلاح طلبی دارد، اگر بر مبنای قرآن باشد به این نکته باید توجه شود، که مبنای قرآن این است که پیامبران برای اصلاح جامعه آمده اند لذا اصلاح در ذات اصول گرایی هست، همانطور که در ذات اصلاح طلبی نیز، اصولگرایی وجود دارد.

سوال دوم ؛اکنون سوال را ریزتر بیان می کنیم تا عملیاتی تر به آن نگاه کنیم با این تعریف که هر اصولگرایی یک اصلاح طلب است و هر اصلاح‌طلب یک اصولگرا است،
وجه تمایز اصولگرا و اصلاح طلب ها در نگاه سیاسی چیست؟

اگر به این دسته بندی ها دقت کنیم متوجه می شویم برمبنای خواسته های خودشان این تقسیم بندی را انجام داده اند مثلاً طبق برداشتی که در جامعه از اصلاح طلب میشود این است که میخواهند اصلاح جامعه اسلامی و ایرانی را بر مبنای داده های غربی ‌پیش ببرند غالباً داده های غرب را تفسیر می کنند وگرایش دارند جامعه را به سمت غرب و جامعه اروپایی پیش ببرند.
اصول گراهایی که من می بینم شاید از خط قرمز اصولگرایی عبور کرده‌اند در واقع میخواهند دیگ اصول گرایی به نفع خودشان بجوشد یعنی در زیر سایه و چتر اصولگرایی می خواهند به منافع مادی برسند (البته برخی از آنها) عوض اینکه به اصول انقلاب توجه داشته باشند و در واقع جمعیت ایرانی اسلامی ما را نسبت به نظام شاد و خوشحال کنند، به وادی های چرب و شیرین دنیا دل بستند،که اثرات منفی حرکات هر دو طرف را در جامعه مشاهده می‌کنیم.

سوال سوم ؛این دو قطبی اصلاح‌طلب و اصولگرا که در کشور متداول است و این که نگاه های سیاسی و انتخاباتی سبب این می‌شود که هر کدام از نامزدی حمایت می کند این مسئله چه تاثیری در بهبود وضعیت مسائل کشور چه به لحاظ معیشتی و چه فرهنگی دارد چه کمکی به بهبود مسائل جامعه می کند؟

اصولگرایی و اصلاح طلبی در واقع شناسنامه حزبی برمبنای تشکیلات حزبی ندارند به قولی خلق الساعه هستند، به طوری که همین اصلاح طلب و اصولگرا یک روزی با عنوان چپ و راست مطرح بودند که می بینیم از دل اصلاح طلب چند گروه به وجود آمده است، از تکنوکرات های لیبرال منش کارگزاران تا مشارکتی و مجاهدین که گفته هایشان رنگ و بوی نفاق دارد.
از این طرف هم آنهایی که هم نام اصولگرا هستند هر روز به یک نام در می آیند اخیراً به نام جمنا و بعد به نام یاران انقلاب در می آیند که دارای شناسنامه معتبر نیستند. می دانم در بین همه اینها فقط یک حزبی که معتلفه نامیده می شود شناسنامه دار قدیمی است که البته بر پایه مشرب بازاری است و برمبنای مشرب دانشگاه و دانشجو و قشر جوان توده جوان نیست چون در این حزب اکثراً برادر های مومن و متدین و متعبد وجود دارد.
سوال چهارم :گویا از این دو جریان سیاسی دل پر و خونی دارید) در این تقسیم بندی خودتان را به کدام گروه نزدیکتر می دانید؟

بنده و امثال بنده برای این نظام هزینه شدیم و به این امر افتخار می کنیم اگر تا الآن مانده ایم و هستیم به خاطر عهدی است که با امام و شهدا بسته ایم و الا وقتی به ناهنجاری ها و نا به سامانی های جامعه نگاه کنیم متوجه می شویم که چیزی که امام می خواست و رهبری مطالبه دارند، وجود ندارد(آن چیزی که امام می خواست همان چیزی است که رهبری می خواهد)
رهبری آن چیزی که بیان می کند مورد خطاب مستقیم سردمداران اصول گرایان و اصلاح طلبان و در قالب قوه مقننه«مجلس» قوه مجریه«دولت» و یا در قالب قوه قضاییه می باشد. به جلسات که نگاه کنیم چه در دستگاه‌های دولتی و چه دستگاه های نظام و حاکمیت این ها نشسته اند، این افراد باید الگو باشند این افراد به عنوان رهبران اصول انقلاب یا اصلاح جامعه الگو قرار می گیرند اما الان با این نابسامانی ها که در جامعه مشاهده می کنیم و این تبلیغاتی که درخصوص اختلاس و دزدی و امثال اینهاوجود دارد، متوجه می شویم که همه اینها به یک سویی و یک نوعی به این دو گروه مرتبط می شوند.

سوال پنجم ؛پس در واقع شما خودتان را در این تقسیم بندی جای نمی دهید؟

خیر، ما یک زمانی که فقط شهید بهشتی بود و حزب جمهوری اسلامی وجود داشت که در راس آن شهید بهشتی و مقام معظم رهبری بودند ما در آن حضور داشتیم و افتخار هم می کنیم همین الان نیز در این استان به ما «حزبی ها » می‌گویند.در همین کهگیلویه حق اصلاح طلب به هم اصول گرایان سنتی که همیشه رقیب ما بودند برای این که جامعه را از ما طرد کنند به ما میگفتند: «حزبی ها»
مواضع شهید بهشتی مطرح باشد (که هر چه داریم از آن داریم) اگر نگاه کنیم نیروهای استخوان دار که الان چه در طیف اصلاح طلب و چه در طیف اصولگرا وجود دارند از همان مواضع حزب بودند، منتهی تغییر موضع داده اند بر روی مواضع اصلی نماندند.

سوال ششم ؛با این نگاه شما این نوع جریان های سیاسی را فاقد کارکرد می دانید؟

از هیذ انتفاع افتاده اند هر چه بخواهند رنگ عوض کنند اسم عوض کنند.

سوال هفتم :چه شاخص هایی را برای انتخاب های ما مشخص می کنید؟

به گفته ها و نوشته های امام مثل صحیفه نور دقت شود یا مواضع رهبری را در مقاطع مختلف نگاه شود این ها شاخصه ها را مشخص و نقشه راه را تبیین کرده اند چون ما در سایه حکومت اسلامی ولایت فقیه در عصر غیبت هستیم و ولایت فقیه نقشه راه را برای ما مشخص کرده است ولی در عمل و اجرا مشاهده نمی شود.
به عنوان نیروی بسیجی و انقلابی اگر خدا قبول کند ما منتسب به طیف اصولگرا هستیم چون اینان به این موارد نزدیکتر می باشند و آدم های متعبد ومتدین در بینشان بیشتر مشاهده می شود.(البته این بدان معنا نیست که آدم های آن طرف خراب هستند و خدای نکرده مشکل دارند و آدم های این طرف همه یاران امام زمان اند). اگر بگوییم که ارزش ها را برمبنای راه شهدا تقسیم بندی کرده ایم در هر دو طرف هم خانواده شهید و ایثارگر و آزاده وجود دارد./نقطه سرخط

ادامه دارد………………….