یادداشت/ نه به فاز جدید و خطرناک نژادپرستی موسوم به نژادپرستی نوین / سید مصطفی خادمی
یادداشت/ نه به فاز جدید و خطرناک نژادپرستی موسوم به نژادپرستی نوین / سید مصطفی خادمی

به نام خدایی که انسان ها را برابر با هم آفرید در نوشتار پیش روی قصد دفاع از کارنامه غلامرضا تاجگردون را ندارم چرا که کارنامه او مشخص است و اذهان هم روشن پس خوب و بد این کارنامه را به خوبی تشخیص می دهند و تکیه موضوع بر نفی تفکر خطرناک و مسموم نژادپرستی […]

به نام خدایی که انسان ها را برابر با هم آفرید

در نوشتار پیش روی قصد دفاع از کارنامه غلامرضا تاجگردون را ندارم چرا که کارنامه او مشخص است و اذهان هم روشن پس خوب و بد این کارنامه را به خوبی تشخیص می دهند و تکیه موضوع بر نفی تفکر خطرناک و مسموم نژادپرستی و تعمیق نگاه قومیتی و مهاجر انگاشتن یک قوم در شهرستان های گچساران و باشت است.

نگارنده را نمی شناسم چراکه نخستین بار است نوشته ای که بیشتر آن را توهم نوشت می دانم از وی خوانده ام، نوشته ای که بسیار پیچیده شده است تا نهایتا این کلام تراوش شود که تاجگردون بویراحمدی در خاک باوی چه می کند؟

می توانم چون خود او یک ناسیونالیست افراطی باشم و از سویی مانند مدافعانی که دفاعشان از تخریب رقیب به مراتب بدتر است نباشم و بگویم تاجگردون بویراحمدی است که قدرت بویراحمد را در خاک باوی به رخ کشیده است و آن را ضمیمه فتوحات بویراحمد کرده است اما چون نگاه قومیتی ندارم و بویراحمد و باوی را به یک چشم می بینم اینگونه می گویم: تاجگردون با افتخار فرزندی از بویراحمد که با افتخار خواهرزاده باوی هم می باشد، کسی که در پیش چشمانش باوی و بویراحمد و ترک و عرب و… به یک اندازه احترام دارند و یکی را بر دیگری برتر نمی داند.

اما تناقض بزرگ نویسنده آن جاست که تاجگردون را مهاجری پر زور می داند ولی هنوز جمله را به پایان نرسانده است می نویسد باوی مورد بی مهری فرزند خود قرار گرفته است، اگر تاجگردون مهاجر پر زوری است که باید با پایان خوش شاهنامه چینی نگارنده به بویراحمد خود بازگردد پس این انتظار پایانی از تاجگردون چیست؟

در مورد رفتن عبدالرحیم رحیمی به بروجرد از آن جایی که سید موسی خادمی از رحیمی رضایت کامل داشت(که تنها نکته موافق بودنم با نگارنده است) از ماه ها قبل از بیماری تاجگردون قصد داشت او را به لرستان ببرد که این پروسه کمی طول کشید و به بعد از بیماری ناگهانی تاجگردون کشیده شد تا این گمان ها ایجاد شود که تاجگردون به عمد و برای سرکوب تمایلات نمایندگی رحیمی او را حذف کرده است کما اینکه چنین نبود.

و در پایان تاجگردون بهتر باید متوجه شده باشد که حملات به پایگاه های رقیب باعث شده تا رقیبان او را اینگونه خطاب کنند و با او برخورد کنند کما اینکه کم برای آن ها کار نکرده است ولی تاجگردون غافل از ریزش پایگاه خودی نباید باشد که تازه وارد ها فقط برای یک دوره آمده اند یا می آیند ولی نیروهای اصیل اطراف او از ابتدا بوده اند و تمام زحمات را کشیده اند.