فریادجنوب :این مثل پر معنا هم به مانند دیگر ضرب المثل ها که تماما غنی و ریشه درواقعیتها و رخدادهای اجتماعی دوره خود دارد ، به درستی بوسیله نیاکان ما ابداع و در جامعه ترویج داده شده و سپس در سینه ها ثبت و به ما رسیده و هنوز هم که هنوز هست در گفتگو ها و اندرزهای بزرگان باتجربه کاربرد بسیاری دارد.
و اماضرب المثل مزبور برخواسته از حکایتی بوده که به چند گونه بیان و روایت شده است و از آنجا که درقدیم این حیوان نجیب وسیله کار،سفر و تردد اغلب مردم بوده ،ضرب المثل های زیادی در رابطه ی، این حیوان نجیب با انسان ابداع و درجامعه رواج داده شده مانند:
خرگزه ، خر گچکو ، خرشیطو ، خرلنگ ، خرلوک یا لک ، خر قوضی ، خر ِبار ورگر ، خرک دهدا و خر نفهم.
که باز نوع استفاده از آنها بستگی به شرایط و حرکات سرزده از فرد مورد اطلاق قرار گرفته را داشته است.
معمولا 5 نوع از این حیوان مورد استفاده ی عموم مردم قرار می گرفته که دارای مشخصات زیر بوده اند.
ا-خر سوز (سفید رنگ) تند رو و زیبا ودارای حرکتی نرم و موزون و گران قیمت بوده و معمولا از بنادر به بهبهان وارد میشده و مختص متمولین و افراد مرفه بوده است.
2-خرسوره (سیاه رنگ) که باز این حیوان هم حرکتش ارام و بدون تکان بوده که سواره با آن احساس راحتی بسیارمی کرده است.
3-خر گزه (خاکی رنگ) که بسیار چموش و سرکش و قدرتمند بوده. و برای خیش کردن (شخم زدن ) و بار بردن از آن استفاده می شده است.
4-خر دیوه (خاکستری رنگ) که سواری با آن کمی خسته کننده و ملال اور بوده و مختص افراد ضعیف به لحاظ مالی بوده است.
5-خر چرمه ،دو رنگ (رگ رگی ) که بسیار لنگ و پر تکان و در حال حرکت سواره را بسیار بالا و پائین می برده و باعث خستگی شدید فرد سواره می شده ومعمولا افراد بسیار ضعیف و کم در آمد از استفاده می کردند.
و اما چرا به خر گزه گفته اند :
گزه ی نماز بر؟
به نقل از مردان کهن به این دلیل چنیین نامی را بر آن گذارده اند که صاحبش در اوقاتی که در صحرا و یا در باغ مشغول نمازخواندن بوده حیوان یا به سمت صاحب می امده که این حرکت باعث قطع نمازش می شده و یا گاهی اوقات میخ طویله خود از زمین بیرون می کشیده و صاحبش که در حال نماز خواندن بوده ، بالاجبار نماز را قطع و در پی او میدویده تا مهارش کند و مورد دیگر هم به نقلی ،هنگامی که حیوان با صاحبش از صحرا و یا باغ بر می گشته و به شهر می رسیده، یک مرتبه مسیر خودش را تغییر می داده و هر درب خانه ای که باز بود به درون آن وارد می شده، گاهی اوقات اتفاقی یکی ار این دربهای باز، درب مسجد بوده و مردم محل که در حال نماز خواندن در آنجا بوده اند، با ورود این حیوان به مسجد نمازشان قطع و بریده می شد.
و بر اساس همین حرکات سرکشانه که از این حیوان مداوما سر می زده، این ضرب المثل در بین مردم جا افتاد و رواج پیدا نمود و از آن پس تا کنون به هرکسی که بی مقدمه خودرا وارد گفتگوی یک نفر و یا چند نفر می کند وباعث قطع گفتگو آنها می شود، می گو یند “گزه ی “نماز بر.