احمد مختاری

همه آنچه را در توان داشتند به کار گرفتند تا تاج گردون را تخریب و حذف نمایند. از همان روزی که” ستّار” تان در یاسوج تاج گردون را یزید خواند و روزی دیگر که آدم های دست نشانده اش در گچساران و باشت از پشت هر تریبونی به خادم ملّت تهمت و افترا زدند قصد شوم شان آشکار بود.
بماند که اینان در پستوها چه پرونده هایی ساختند و چه نامه هایی نوشتند.
آری! اینها همه پازلی بود برای حذف افتخار زاگرس، کهگیلویه و بویراحمد و زادگاهش گچساران و باشت.
مدعیانی که داغ مهر بر پیشانی داشته و ادعای انقلابی بودنشان گوش فلک را کر کرده است، دست به هر عمل شنیعی زدند، تا آنجا که دست به دامن یک خبرنگار معلوم الحال در تهران شدند و به قول خودشان بست نشینی کردند تا شاید از این طریق رقیب را حذف کرده و پیروزی خود را پیشاپیش جشن بگیرند.
آری!با رسانه های بیگانه هم کاسه شدند. از بی بی سی، اینترنشال و صدای آمریکا از نماینده گچساران و باشت گفتند و آسمان و زمین را به هم دوختند، به آن امید که سرباز جان بر کف انقلاب را خانه نشین نمایند، اما راه به جایی نبردند چراکه” ید الله فوق ایدیهم”.
کوته نظرانی که پیشرفت و توسعه را قربانی قدرت طلبی و سهم خواهی خود کردند، بار دیگر عظمت و قدرت نماینده باصلابت این دیار را به چشم مشاهده نمودند.
سکوت و سرمای استخوان سوز اردوگاه آقایون و جیغ امروز ستار، تنها و فقط تنها یک چشمه از حال روز، مکارانی بود که آیه”وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ” را از بربوده ولی چشم بر وعده او بسته بودند.
مزرعه وعده های دروغ، تهمت ها، تخریب ها، کتابت و نگارش پرونده های که ید طولا در تهیه آنها دارن، امروز دچاآفت شد و خیلی زود رقص و پایکوبیشان به جیغ و شیون و مویه تبدیل شد.