برای مردی که شبیه هیچ کس نیست و مثل همه ماست
برای مردی که شبیه هیچ کس نیست و مثل همه ماست
برای مردی که شبیه هیچ کس نیست و مثل همه ماست منتظر می‌مانیم. امروز دست در دست هم، پا به پای هم برای فردا، فردایی که مال ماست، مال استان ما، دیار ما و زاگرس ما است؛ برای فردایی که روشن است تلاش می‌کنیم

فریادجنوب ، یادداشت ارسالی : داستان محمد بهرامی و مردمان دیارش داستان قشنگی است؛ شاید پر بیراه هم نباشد این دوری و نبودن را به فراق پیراهن و چشمان یعقوب تشبیه کرد؛ تاب ها اینجا بی تاب نبودن است و آستانه تحمل ها پایین. مردم بهرامی را نجات‌بخش یاسوج مرکز و آبروی استان و دنا و مارگون می‌دانند و این رابطه دو طرفه است. زیرا بهرامی برای انها یاسوج را به زبان ها جاری کرد و ساری. با المان‌های فاخر و زیبا شهر را محور فرهنگ کرد. با شور جوانی‌اش دل به دل جوانان داد و چهره ای ورزشی از یاسوج نشان داد. اینها همان نیاز عمیق دیارمان است.

 

روزهای آینده برای یاسوج، دنا و مارگون مهم است و شاید یکی از این روزه دنا بخندد، آسمان ببارد، شهر هوای تازه بگیرد و نسیم از دامنه های زمستانی دنا مژده بهار داشته باشد و محمد بهرامی به صحنه برگردد و برای روشنی آفتاب بکوشد…

 

برای مردی که شبیه هیچ کس نیست و مثل همه ماست منتظر می‌مانیم. امروز دست در دست هم، پا به پای هم برای فردا، فردایی که مال ماست، مال استان ما، دیار ما و زاگرس ما است؛ برای فردایی که روشن است تلاش می‌کنیم.

 

منتظر می ‌مانیم تا شهریارمان وارد میدان شود و آنگاه دیگر کسی نمی‌تواند از بالا نگاهمان کند و آب و خاکمان را غارت کند.

دلمان می خواهد روزی یاسوج قشنگمان، دنای پر غرورمان و مارگون عزیزمان بخندند؛ در گوشه گوشه این دیار بر سر در تمام کوچه هایمان گل میخک می‌کاریم و منتظر آمدنت می مانیم…

شکوه حضورت را منتظریم تا دست هایت را بالا بگیری و به گل لبخند میهمانمان کنی و فاتحانه همه با هم اسفند ضعف، ناکارمدی، ناتوانی را دود کنیم تا بهارمان قشنگ تر شود…

 

برای محمد بهرامی صبر می کنیم و یقین داریم آهنگ خوش دوباره لبخند، دوباره همراهی، دوباره شور و نشاط در فضای دیارمان طنین انداز خواهد شد.

 

تو بمان، من می مانم و ما هستیم؛ با هم، کنار هم؛ برای یاسوج، دنا و مارگون و برای کهگیلویه وبویراحمد . می مانیم در راهی که فردایش روشن است و با محمد بهرامی، اسفند تاریخی را رقم می‌زنیم.