فریادجنوب /ارسالی مخاطب :بلاد شاپور آنقدر در آئینه ی تاریخ خوش می درخشید که افتخار یکی از پایتخت های فصلی دولت شکوهمند ساسانی را یدک بکشد.
صفحات تاریخ اما سرزمین شاهان را در نوردید تا امروز تنها و مظلوم دهدشتش بنامند.

خاکی که هرقدمش برگی ازتاریخ سرزمین کهن ایران است این روزها نه زیر چکمه های سلاطین مهاجم و بیگانه که در زیر ناکارآمدی مدیریتی شهری به سختی روزگار میگذراند.

امروز از بلاد شاپور با وجه تسمیهی شوربختانه مناسب ، تنها دهدشتی مانده و سیمائی نفرت انگیز.

نه خیابان هایش سنگفرش های خوش الحان پایتختی باستانی اش را نماینده اند
نه رونق بازارش سایه روشنی است از روزهای شکوه و سکه بودنش
نه بر سر هر گذرش شادی فریاد زده می شود
هرچه باشد گویی آن هنگام که دهدشت را بر سردروازه اش نوشته اند خواستند دهدشت بماند و ماند
نابلد های گذشته گفتند بلادشاپور مرده است بی آنکه تلاش کنند نگدارند آخرین نفس هایش را زیر ارابه ی حرص بی پایانشان بکشد.
و اما بعد
بگذارید بلاد شاهپور نگویم
آنچه داروی شفابخش نه الزاما مسکن مقطعی درمانش می تواند باشد از عهده ی ما بر می اید
مایی که بیش از چپاولگران و کارنابلدانی که اتفاقا ما سکاندارشان کردیم متهمیم
مایی که غیرت طلبی و عافیت طلبی فاقد منطقمان بجای آنکه دایر بر آبادانی شهرمان باشد براین است که گوش به زنگ باشیم سرکدام چهارراه ماشینی چند متر ازمان سبقت می گیرد تا دمار از روزگارش در بیاریم
مایی که ….
اما امروز دیگر فرصت تکرار اشتباهات گذشته نیست
امروز فرصت انتخاب است
انتخاب بهتر شدن یا بدتر ماندن
انتخاب شایسته ها یا بی لیاقت ها
انتخاب بین سازندگی نو یا ماندن بر روال واپس گرایی
بلاد شاپور معمار می خواهد
سرزمین سرداران سردارمی خواهد
شجاعت
شجاعت
و باز هم شجاعت گمشده ای است که باید دنبالش باشیم

سیدجلال داورپناه
فرزند شجاع سرزمین آریو برزن
مهندس جوان و اندیشمند
با رخصت از بارگاه ملکوتی جدش امامزاده علی (ع) کمر به آبادانی شهرمان بسته است
سربازان پیروزی وآبادانی باشیم نه تماشگران شکست و نابودی.