آنچه بر  کهگیلویه گذشت
آنچه بر  کهگیلویه گذشت
پادوک، سرزمین آبا و اجدادی بخشی از مردمان کهگیلویه که پرداختن به آن در این مقال نمی‌گنجد اما آنچه که باعث شد تا محور بحث قرار گیرد مرقومه بی‌اساسی بوده که به قصد تشویش اذهان مردم و در جهت فرافکنی، فرار رو به جلو و انحراف افکار مردم و سرپوش گذاشتن به ضعف مفرط نماینده فعلی کهگیلویه در بحث توسعه و آبادانی است و به مثابه تیری در تاریکی در فضای رسانه ای پرتاب شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید از سری یادداشت‌های ارسالی مخاطبین پایگاه خبری فریاد جنوب است و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست و این پایگاه خبری هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد. شما هم می‌توانید با ارسال مطلب خود، این یادداشت را تأیید یا نقد کنید.

سید خلیل مرتضایی فعال سیاسی اجتماعی در یادداشتی در این باره نوشت: اذعان تلخ و اسف بار نماینده کهگیلویه بزرگ در حضور مردم و مسئولان در چشمه بلقیس شهرستان چرام، پرده از رازی برداشت که جا دارد برای این دیار محروم مرثیه سرایی و مثنوی غمنامه نوشته شود.
جناب موحد اظهار داشت در کنار پیگیری کارهای بزرگ، به جذب نیروهام می‌پردازم!!! آنچه که مردم بصورت میدانی می بینند (جذب نیروها و به کما رفتن پروژه هاست.)
چه کسی پیدا کند پرتقال فروش را؟
کارنامه ۲۰ ساله آقای موحد خالی و عاری از هر گونه کار بزرگ و زیرساختی است.
توسعه کهگیلویه و چرام با احداث سد کلات ممکن بود که جناب موحد مقتدرانه نقش اول را در حذفش ایفا نمود.
جاده پاتاوه – دهدشت که از مصوبات سفر مقام معظم رهبری به استان بود که حتی در صورت بهره برداری با ارفاق حدود ۲۲ درصد از انجامش در دوران طویل المدت وی بوده است.
پتروشیمی دهدشت که فقط در دوره اش یک کلنگ زنی بدون حاصل و یک فنس خالی بود تا جایی که حتی مکاتبات معمول، تامین و تخصیص اعتبار، سند دار کردن زمین، رفع معارضات از جمله منابع طبیعی و زیست محیطی، پیش بینی زیرساخت هایی نظیر: آب و برق و گاز و آغاز عملیات های اجرایی صنعتی و غیر صنعتی پس از او انجام شدند.

سد آبریز با وجود همه اقدامات موثر نمایندگان پیشین بایکوت و بایگانی شد.
ادامه انقلاب گاز رسانی که در ادوار قبل انجام شده بود و با شتاب هرچه بیشتر پیش می رفت با گذشت ۳ سال و اندی دریغ از روشن شدن یک شعله، به سال انتخابات موکول شده است.
باند اصظراری دهدشت را به دلیل عدم اشراف و اطلاعات لازم، به فرودگاه تعبیر نمود و افاضه کرد که اولویت شهرستان نیست و با گذر دادن خط انتقال برق فشار قوی از وسط آن، عملا نابودش کرد.
در مورد نیروگاه سیکل ترکیبی پادوک باید خون گریه کرد چرا که آش را با جاش بردند و دریغ از اینکه نماینده کهگیلویه، ککش بگزد.
پادوک، سرزمین آبا و اجدادی بخشی از مردمان کهگیلویه که پرداختن به آن در این مقال نمی گنجد اما آنچه که باعث شد تا محور بحث قرار گیرد مرقومه بی‌اساسی بوده که به قصد تشویش اذهان مردم و در جهت فرافکنی، فرار رو به جلو و انحراف افکار مردم و سرپوش گذاشتن به ضعف مفرط نماینده فعلی کهگیلویه در بحث توسعه و آبادانی است و به مثابه تیری در تاریکی در فضای رسانه ای پرتاب شده است.
لازم به ذکر است که عضویت عادی در کمیسیون انرژی که آرزوی دست نیافتنی نماینده فعلی کهگیلویه بوده و هست اما در دوره قبل عنوان نایب رئیسی از آن صندلی نماینده کهگیلویه در مجلس بوده که سردار هاشمی پور عهده‌دارش بود و در ۲ سال اول نمایندگی نیز عهده دار ریاست کمیته گاز و پتروشیمی کمیسیون. موضوعی که صرفا بر اساس سابقه و رزومه قوی وی بوده است.
اما بحث نیروگاه پادوک از طرح های مهم صنعتی تولیدی دولت بوده که نقش سردار هاشمی پور (نماینده وقت) در آن کاملا محرز و مسلم است.
باید به این نکته توجه جدی داشت که مشوق های سرمایه گذاری یکی از شاخص های توسعه است که انجام آن از عهده هر کسی بر نمی آید.
اخذ مجوز ساخت نیروگاه به مانند اخذ یک پروانه صنفی در یک شهر کوچک نیست که شائبه ای متوجه نماینده وقت شود.
نیروگاه سیکل ترکیبی دهدشت اگر چه مجری آن بخش خصوصی شرکت آفتاب سیوان بوده که از متخصصین امر و سازندگان برتر در نیروگاه سازی بوده و هست و رزومه آن در وزارت نیرو موجود است و تمام مجوزهای لازم را از خود وزارت نیرو و شرکت مادر تخصصی تولید برق حرارتی گرفته نه از یک فرد، که عده ای بخواهند راه مطالبه گری مردم را سد کرده و یا منحرف کنند.
ساخت نیروگاه، پروسه ای که توانمندی هیئت مدیره، مدیر عامل و سایر توانمندی‌ها و آیتم های اجرایی، مالی و سابقه شرکت سازنده، توسط کمیته ای تخصصی در وزارت نیرو ارزیابی، امتیاز دهی و در نهایت منجر به اخذ مجوز می‌گردد.
حضور سردار هاشمی پور و تعدادی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در ایتالیا و بازدید از توربین در حال ساخت نیروگاه، نشانه ماندگاری بر تلاش مجدانه‌ی نماینده وقت کهگیلویه در جهت برون رفت از محرومیت و قرار گرفتن در ریل توسعه بوده است.
البته جناب موحد می داند دلیل به کما رفتن سیکل ترکیبی دهدشت را چرا که پیگیری نمود اما به نتیجه نرسید.
یکی از آن دلایل که آقای نماینده می‌داند؛ عدم همکاری در پرداخت تسهیلات به شرکت سازنده است و همینطور عدم پذیرش عاملیت توسط بانک ملت و …!

از به بهره برداری رسیدن نیروگاه اندیمشک سخن گفته شده در حالی که آن پروژه در دور یازدهم مجلس، پیگیر کننده ای قوی و پای کار به نام فریدون حسنوند داشت اگرچه آن نیروگاه ۳۵۰ مگاواتی بود و دهدشت ۷۵۰ مگاواتی کلاس H و در کشور منحصر به فرد است که علاوه بر تامین برق مورد نیاز استان، صادر کننده هم بود اما با این تفاوت که بلا صاحب ذی نفوذ در مجلس خاصه در کمیسیون انرژی بود.
بدانیم که آیندگان نیز می دانند.. هر کسی را بهر کاری ساختند.

سید خلیل مرتضائی

  • منبع خبر : فریاد جنوب