جناب مـــوحد ؛ گریه های تان در مقابل رئیس قوه مقننه به کجا رسید که فریادتان پشت سر رئیس الوزرا کار به جایی ببرد !!!
جناب مـــوحد ؛ گریه های تان در مقابل رئیس قوه مقننه به کجا رسید که فریادتان پشت سر رئیس الوزرا کار به جایی ببرد !!!

جناب آقای موحد؛ مردمی که منتظر برگشت عزت بودند، اینگونه می‌بینند به حقشان که نرسیدند هیچ، بلکه با سیاه بازی‌های عوام فریبانه ایچنینی به آنها بی احترامی کرده و حتی می‌بینند که با گاومیش های استان همجوار قیاس و ای بسا به نهایت فهم شان را به سُخره میگیرید.

آنـچــه مـــی‌خوانید از سری یادداشت‌های ارسالی مخاطبین پایگاه خبری “فریاد جنوب” است و انتشار آن به معنای تأیید تمام یا بخشی از آن نیست و این پایگاه خبری هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد. شما هم می‌توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.

پایگاه خبری تحلیلی فریاد جنوب ؛ یادداشت ارسالی مخاطبین : اگر به دنبال مقصرید، یقه‌ی خویش را بگیرید، و گرنه گریه و فریادهایتان زمانی مؤثر بود که می‌توانستید و انجام ندادین! اکنون نوش داروی پس از مرگ سهراب چه سود؟ کجا رواست که بر ناکرده های خویش گریه می‌کنید و یا فریاد مطالبه گری و حق خواهی سر می‌دهید؟

رفتارهای پوپولیستی و پر از تناقض و پارادوکس گونه تان را چه چاره‌ای است بر دردهای بیشمار مردم مظلوم کهگیلویه!!!!!

این رفتارها، بازهم مبین اعلام حضور از پیش تعیین شده برای آینده‌ی نه چندان دور است یا برای دلسوزی همان مردمی که گاومیش های خوزستان بر آنها ارجحیت دارند؟

سیاستمدار کار کشته جناب آقای موحد؛ مردمی که منتظر برگشت عزت بودند، اینگونه می‌بینند به حقشان که نرسیدند هیچ، بلکه با سیاه بازی‌های عوام فریبانه ایچنینی به آنها بی احترامی کرده و حتی می‌بینند که با گاومیش های استان همجوار قیاس و ای بسا به نهایت فهم شان را به سُخره میگیرید.

این چه ادبیات مُحٓقر و ناهنجاری در گفتمان سیاسی‌تان برای احقاق حقوق عامه است؟ و اینگونه محرز است که در چنین رفتارهایی نه تنها گفتمان «عزت» نبود، بلکه اوج درماندگی در مقابل ناکارآمدی‌ است که بنیانگذار آن جنابتان بوده است.

به قول هوشنگ ابتهاج علیه الرحمه که می‌فرماید:

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید

اما ما میگوییم :

که ندیدیم و دیگر هم نخواهیم دید..

عزتتان مستدام، موفق باشید..

یادداشت محمد بهــــــزادی

  • نویسنده : سید مصطفی گنجی