فریادجنوب :شهر شایعه ها، شائبه ها و حاشیه ها؛ اینجا کهگیلویه بزرگ سرزمین استعداد ها و ظرفیت ها، نیروی انسانی نخبه، زمین های انبوه ومستعد، آب فراوان و منابع معدنی سرشار اما، مردمانی به غایت مظلوم، محروم و ندار…. سالها است محرومیت و فقر با این مردم عجین شده و عجیب تر اینکه فقر و نداری عادت شده، عادت به فقر و نداری و هزار نداشتن دیگر…
شگفت انگیز تر اینکه این مردم علی رغم تاریخ کهن و روشن، صداقت و زلالی، یک رویی و شجاعت گاها ساده باور می کنند، راحت می پذیرند؛ شایعه ها اینجا مدام بود و شائبه فراوان و حاشیه انبوه تر؛ تا جایی که تمام انرژی و وقت را می گیرد این موضوع حتی گاها از بدنه جامعه به قشر نخبه و تحصیل کرده هم میرسد ؛ شایعه ایجاد میشود ، عوامل ایجاد شایعه مدام از این بستر استفاده کرده و با شناختی که از مردم دارند به هدف خود رسیدند؛ به همه آنچه در گذشته در جریان انتخابات کهگیلویه اتفاف افتاد فلش بک بزنیم متوجه خواهیم شد.
اینجا عده ای ابایی ندارند به هرکسی در هر جایگاهی نسبتی دهند، مهم هم نیست مستند باشد یا غیر مستند؛ موثق باشد یا غیر موثق؛ به هر ترتیب آنچه مهم است این است که حاشیه در متن و متن مدام به حاشیه میرود؛ خلاف رسم معمول اینجا گاهی قاعده نادرست است و استثنا درست؛ چه سری دارد که چرا گاهی اینگونه می شویم و دوست داریم در فضای نادرست حرکت کنیم،تصمیم بگیریم و گاهی حتی قضاوت کنیم بدون اینکه اساسا از خود بپرسیم ؛ چرا؟ کی گفته؟ و اصلا شاید درست نباشد!!
حالا بحث این مقال اندک اندر حکایت نتایج تایید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس است ؛ در فرایندی معمول هیات نظارت بر انتخابات نتیجه صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی را به فرمانداری ها اعلان کرد؛ همان گونه که سالها است این کار را می کند و در تمام این فرایندها شایعه و شائبه فراوان بود و هیچگاه ثابت نشد صحت دارد یا ندارد؛ سیاست های حاکم بر شورای نگهبان سیاست های خاصی است که گاها سوال ایجاد میشود مثلا کسی برای مجلس رد صلاحیت میشود اما چند وقت پیش از آن یا پس از آن برای ریاست جمهوری تایید میشود و مصادیق این مدلی هم زیاد اند…
داستان تکراری است؛ عده ای تلاش می کنند از آب گل الود عدم تایید صلاحیت سردار عدل هاشمی پور ماهی منفعت صید کرده و با متهم کردن دیگری به نفع تشکیلات خود مثلا فضا ایجاد کنند؛ که باید بدانند مردم اگاه شده و می دانند ،عصر عصر رسانه و گسترش شبکه های مجازی است این حناها دیگر رنگی ندارد؛ روزگاری به سبب نبود رسانه هر ادعایی ممکن بود در نظر مردم رنگ واقعیت بگیرد اما امروز دیگر توانشان ضعیف شده و مردم هم آگاه تر و رسانه ای شدند ؛ شاید به علیمحمد بزرگواری هم در حوزه هشت سال نمایندگی و هم مواضع سیاسی، اجتماعی نقد وارد باشد اما در سرشت پاک، طینت سالم و نفس مبری از پلیدی وی تردیدی وجود ندارد که اگر حتی کوچکترین تردیدی بود در هشت سال نمایندگی در مجلس مال جمع اوری می کرد و صاحب ملک و مکنت بود و امروز همه می دانند بزرگواری از قبل رزمندگی، جانبازی، معلمی و نمایندگی مجلس هیچ ندارد و هر چه بود یا بخشید یا نخواست و در این حوزه ها آب زلالی است که با سنگ عداوت و گل کینه، گل الود نمیشود و مردم و خدای مردم شاهد اند و میدانند و می بییند…
مطلب روشن وشفاف است چرا که هم هواداران عدل هاشمی پور و بزرگواری هدف مشترک و بزرگی دارند و کسی یا کسانی نمی توانند با ایجاد شکاف با دستاویز قرار دادن برخی مسائل کم اهمیت، غیر قابل استناد و غیر اخلاقی خللی در هدف مشترک انها ایجاد کنند و چه هاشمی پور و بزرگواری هر دو همزمان در صحنه بمانند چه یک نفر بماند و حتی هیچ کس ،جوی کوچکی از دریای اتحاد مردم به سمت و سوی منفعت طلبان و قدرت طلبان نخواهد رفت و راهشان و هدفشان یکی است؛ نجات کهگیلویه بزرگ و حرکت در مسیر آبادانی و توسعه..
بزرگواری و هاشمی پور آنقدر با تجربه و دنیا دیده هستند که وارد این بازی ها نشوند و هواداران و نزدیکان این دو نیز آنقدر هدفشان مهم و نزدیک است که چاره و گریزی جز اتحاد و یکدلی نداشته و گذر از وضع موجود را تکلیف خود دانسته و اسفند ۱۴۰۲پایان سالی ۱۴۰۲تنها نیست که پایان خیلی مسائل و مشکلات است و فرودین ۱۴۰۳بهار کهگیلویه بزرگ قطعا با حمایت و یکدلی مردم آغاز خواهد شد.
راه مردم مشخص و هدف والا است ؛ بزرگواری همان عدل هاشمی پور است و هاشمی پور همان بزرگواری ؛ خیالتان راحت این مردم کلاه سرشان نمی رود و تصمیم خود را گرفتند و به زودی چه با هردو چه با یکی از اینها به پایان شما سلام خواهند داد/صبح خرد
