مرز بین اصولگرای نجیب و نانجیب چیست؟/اگراصلاح‌طلبان و در راس آنان تاجگردون و تاجگردونی هاحمایت کنند!!
مرز بین اصولگرای نجیب و نانجیب چیست؟/اگراصلاح‌طلبان و در راس آنان تاجگردون و تاجگردونی هاحمایت کنند!!
اگر اصلاح‌طلبان و در راس آنان تاجگردون و تاجگردونی ها ها پشتش در آیند آنهم فرزند آیت الله کاظمی که از اعتبار و اعتماد مثال زدنی ای بین تمام اقشار وآحاد گچساران و باشت و حتی استان و فراتر از آن برخوردار است .و نام نیکشان همواره بر تارک دیارمان می درخشد. از این که بگذریم سیاست مدار اصلاح طلبی که تمام مسولیت هایش گروه الف بوده و دادستان بوده است و تا بوده معتمد منطقه بوده است و در طرازش در جمع حاضر کاندیداها ابدا کسی را نمی توانید مثال بزنید چگونه نتوانسته بخش مهم تر و اصلی تر این تحلیل باشد؟

به گزارش پایگاه خبری فریادجنوب؛ یکی ازمخاطبین این پایگاه خبری ( فرید عدالتخواه) به تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ با عنوان “انتخابات گچساران و چندراهی تصمیم”در اختیار این پایگاه خبری قرارداده بود وباتوجه به تاکید فریاد جنوب بر اصل بی طرفی  وانتشار نقد مخاطبین ،نقد بر مطلب یادشده که عینا  منتشر می شود.
لذا با عنایت به حساسیت های کنونی پیرامون فضای انتخابات و هیجانات و حواشی پررنگ تر از متن این انتخابات با اجازه ایشان نقدی پیرامون این یادداشت به عرض می رساند.
کلیات مقدمه خالی از اشکال نمی باشد مخصوصاً آنجا که صرفا با اتکا به گفت و شنودهای در گوشی قدرت حسینی را باعث رد ساسان تاجگردون می داند.
اما اجازه می خواهم نقدم را صرفاً معطوف به بندهای شماره‌گذاری شده این یادداشت بنمایم.
در بند اول بی آنکه یک تحلیل استنادی ارائه نماید صرفاً به معرفی جعفری پرداخته اند .
بی آن که به شکل آماری دست کم نزدیک به واقعیت‌ سبد رای ایشان را تحلیل نماید پرت گویی بنداول اینست که می‌گوید آرای رو به رشد دارد و یکی از گزینه‌های محتمل پیروزی است اما بسته به رفتارهای آتی حامیان تاجگردون و سید قدرت
خب اینکه مسلم است اما باید پرسید از ایشان دقیقا منظورشان از رفتارهای آتی انتخاباتی حامیان تاج و سید قدرت چیست؟
یک پاسخ شاید این باشد که یک کدام از طرفین به اردوگاه ایشان بپیوندندخب تاجی ها که محتمل است اما چگونه انتظار دارید طرفداران حسینی به ایشان بپیوندند؟
پس این بند پرت گویی است و نقض خویش.
در بند دوم باز هم همان اشتباه اول را مرتکب شده است در حالی که می داند طرفداران حسینی قطعاً از سیدناصر حمایت خواهند کرد و
تاجگردونی ها هم هنوز در دوراهی قرار دارند
ضمن آنکه احتمالاً ایشان ابتدای یادداشت خودش را هم فراموش کرده‌اند وگرنه چطور ممکن است ندانند سیدناصر آمده ولی بگوید طرفداران حسینی مرددند؟
در بند سوم اولاً ایشان بگویید دقیقاً مرز بین اصولگرای نجیب و نانجیب چیست؟ زیرا که ایشان تاکید دارد بر اینکه ریحان محمد پور را اصولگرای نجیب بداند
ضمن آنکه وقتی ریحان محمدپور با وجود غلام تاجگردون و سید قدرت حتی با وجود مشارکت پایین گچسارانی ها پدیده انتخابات شده‌اند چگونه ایشان کف و سقف رای محمد پور با به بود یا نبود هرکدام از دوطرف سید قدرت یا تاجگردون مربوط می داند؟
در بند چهارم: آنچنان جای یک تحلیل دقیق و علمی خالی است که ترجیح میدهم به همین پاراگراف بسنده کنم و بگویم هیچ مطلق.
دربند پنجم: در این بندبی آنکه حتی بیوگرافی شخصی و سیاسی درخشنده پور را به دقت ارائه دهد صرفاً به این دلیل که ایشان یاسوجی هستند احتمالا او را دارای کوچکترین شانسی میداند
فقدان یک تحلیل دقیق اینجا بیشتر دیده می‌شود.
در بند ششم هم بی آنکه از گفت و شنید های خاله زنکی دست بردارند با ابداع یک لقب من‌درآوردی شخصیتی به قول خودشان واقع گرا آرام و تحول گرا و دارای هیمنه جدی(( که این هم معنی روشنی ندارد)) را فاقد شانس می داند.
در بند هفتم: در حالی که اگر از قوه تحلیل برخوردار بود ادامه مقدمه رزومه دکتر کاظمی می‌توانست تحلیل به این باشد که ایشان تنها اصلاح طلب واقعی تایید صلاحیت شده هستند و می توانند دست بر قضا شاه مهره ی این انتخابات باشد
چگونه؟
اگر اصلاح‌طلبان و در راس آنان تاجگردون و تاجگردونی ها ها پشتش در آیند
آنهم فرزند آیت الله کاظمی که از اعتبار و اعتماد مثال زدنی ای بین تمام اقشار وآحاد گچساران و باشت و حتی استان و فراتر از آن برخوردار است .و نام نیکشان همواره بر تارک دیارمان می درخشد.
از این که بگذریم سیاست مدار اصلاح طلبی که تمام مسولیت هایش گروه الف بوده و دادستان بوده است و تا بوده معتمد منطقه بوده است
و در طرازش در جمع حاضر کاندیداها ابدا کسی را نمی توانید مثال بزنید چگونه نتوانسته بخش مهم تر و اصلی تر این تحلیل باشد؟
باید پرسید چه جیزی می باید داشتند که ندارند تا تحلیل تان به ایشان بیشتر بپردازد؟
اما متاسفانه تنها به بیان یک رزومه خطی بسنده کرده اید تا نشان دهید انشای غیرقابل خوانش تات حتی درموخره هم خواندنی نیست.
بند هشتم هم که اصطلاحاً همان همیشگی بود.
اما در مجموع بی دروازه بودن فضای رسانه ای و تحلیلی باعث شده است چنین تحلیل های آبکی و دم‌دستی ای بی آنکه سرسوزن بهره‌ای از قدرت تحلیل و نقد برده باشند خاطر خوانندگان را بیازارد. امیدواریم سایت های محلی استان دقت نظر بیشتری در به اشتراک گذاری این گونه مطالب داشته باشند
من الله توفیق