ناجی جلیل
ناجی جلیل
عدم رضایت بیماران و همراهان از روند درمان و خدمات رسانی ، مطالبات معوقه پرسنل ، کمبود نیروی خدمات و عدم کیفیت خدمات رسانی آنها و نبودن فضای سبز مناسب و عدم رعایت مسایل بهداشتی ، نبودن پارکینگ کافی ، مشکلات اساسی در حوزه تاسیسات و از کار افتادن تعدادی از وسایل گرمایشی و سرمایشی ( مثل بویلر و چیلر ) ، نارضایتی مردم از حراست و نحوه برخورد و اجرای قوانین سلیقه ای و دیگر مشکلاتی که وجود دارند .

 

فریادجنوب :بیمارستان شهید دکتر جلیل یاسوج که حدود هفت سال از افتتاحش _ بعد از آن دوره هفده ساله آبستن بودنش از کلنگ زنی تا افتتاح – تا امروز میگذرد ، حدود ده سرپرست یا رئیس به خود دیده است . حکایت این امیدگه شفا درست شبیه تیم فوتبالی است که توقع قهرمانی و نتایج خوب از آن می رود ولی سالهاست که نتیجه نمی گیرد و مدام و به امید یک ناجی ، سرمربی عوض می کند .

در این آمد و شد مدیران بیمارستان با وجود برخی اقدامات انجام گرفته اما مشکل بر مشکل و درد بر درد این بیمارستان اضافه شد طوریکه حالا خود بیمار شده است . مکانی که قرار بود دردهای مردم را درمان کند تب کرده و عفونت زده ویروس و میکروب هایی از مشکلات شده است . بیرون تا داخل ، بخش به بخش ، طبقه به طبقه در بیمارستان می توان درد برچید و مشکل دید ؛

عدم رضایت بیماران و همراهان از روند درمان و خدمات رسانی ، مطالبات معوقه پرسنل ، کمبود نیروی خدمات و عدم کیفیت خدمات رسانی آنها و نبودن فضای سبز مناسب و عدم رعایت مسایل بهداشتی ، نبودن پارکینگ کافی ، مشکلات اساسی در حوزه تاسیسات و از کار افتادن تعدادی از وسایل گرمایشی و سرمایشی ( مثل بویلر و چیلر ) ، نارضایتی مردم از حراست و نحوه برخورد و اجرای قوانین سلیقه ای و دیگر مشکلاتی که وجود دارند .

مشکلاتی که ریشه در دو عامل مهم دارند ؛

۱) عدم ناکارآمدی مدیران ؛ مدیران بیمارستان در این سالها ن تنها جان مایه های مدیریت را نداشتند بلکه جزو پزشکان رزومه دار و نخبگان دانشگاههای معتبر نبودند . این مدیران اکثرا حاصل انتخاب سیاسیون بودند . آمده بودند تا چپ و راست ، بالا و پایین ، دوست و آشنا را راضی کنند . انتخاب های کاملا سیاسی که به مدیران زیر دستی هم خود بخود تعمیم می یافت و حتی در اینکه کدام خدماتی در کدام بخش فعالیت کند ، کشیده می شد . این مدیران ضعیف که توانایی شناخت مشکلات و توان و خلاقیت رفع آن مشکلات را نداشتند ، همه تقصیرها را گردن عدم بودجه کافی می دانستند . در اینکه بودجه کافی بسیار مهم و تعیین کننده است اما مشکلات فراوانی بود که با همان بودجه موجود و با تدبیر قابل حل بودند اما …

۲) عدم بودجه کافی ؛ دومین عاملی که جلیل را بیمار کرده است نبودن بودجه کافی بوده است . درآمد بیمارستان که به ستاد می رود و بعد از تقسیمات بر می گردد به اندازه ای نیست که میلیاردها بدهی بیمارستان را پرداخت کند و امکانات لازم حال را فراهم نماید و در این شکی نیست .

با وجود این سرگذشت و آمدن و شدن ها ، اکنون سرپرستی بیمارستان شهید جلیل به خانم دکتر معصومه علیزاده رسیده است . این انتخاب بر اساس هر معیاری صورت گرفته اما بنا به نشانه ها به نظر انتخاب بدی نیست و شاید بتوان به آن دل بست . گویا شرط اولی را داراست . رزومه تحصیلی علیزاده نشان می دهد یک نخبه دانشگاهی بوده است . رتبه ۱۳۴ کنکور سراسری ، تحصیل در دانشگاه معتبر شیراز و رزومه تحصیلی ایشان در دیگر مقاطع نشان از یک نخبه علمی می دهد . از طرفی دیگر ایشان چند سال در بیمارستان جلیل مشغول فعالیت بوده که به گفته پرسنل فردی متعهد ، دلسوز و پای کار است .

حال که چنین انتخابی صورت گرفته برای نجات بزرگترین بیمارستان استان بهتر است مدیران و مسئولین مربوطه و بالادستی علوم پزشکی ، پرسنل بیمارستان ، استاندار و دیگر مسئولین و حتی مردم کمک کنند تا این بیمارستان به سمت تجربه شکست خورده دیگری نرود . تا دیر نشده و بیماری همه جان بیمارستان را آلوده نکرده است ، دست اتحاد به درمان برده شود . این بیمارستان امروز یا فردا باید خانواده ما را درمان کند . احوال ناخوش جلیل ، احوال ناخوش همه ما خواهد شد اگر ..‌.