به گزارش فریادجنوب ،مهرداد کرمی دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران مقاله ای در خصوص واکاوی و بررسی رفتارهایی که در هفته های گذشته در سطح شهر یاسوح رخ داد و باعث نگرانی شهروندان شد ، در اختیار این پایگاه خبری قرار داده که عینا منتشر می شود
بسم الله الرحمن الرحیم
وظیفه جامعه شناس افشاگری است کشف کارکردهای پنهان جامعه (پیتر برگر)
گذری بر اتفاقات اخیر
رفتارهایی که در هفتههای گذشته در شهر یاسوج و در جامعه ما اتفاق افتاده باعث نگرانی خانواده ها، مسئولین و مردم شده است به طوری که ذهن خانواده ها را بخصوص درگیر نموده که چرا در جامعه چنین رفتارهایی راشاهد هستیم .
قبل از اینکه وارد بحث بشویم لازم هست بدانیم که رفتار و عمل را باید حاصل شخصیت افراد و موقعیت اجتماعی و فیزیکی که افراد در آن موقعیت واقع می شود تعریف کرد یعنی می توانیم بخش عظیمی از رفتار را به موقعیت و تاثیرات اجتماعی بر شخصیت افراد در نظر گرفت.
یعنی اگر ما در محیط ،جامعه و اجتماعی باشیم که شرایط مساعد و مناسبی داشته که دارای کمترین آسیبهای اجتماعی باشد بالاطبع شاهد رفتاری مناسب و مطابق هنجار جامعه از افراد را شاهد خواهیم بود.
آسیب های موجود در جامعه مثل فقر،بیکاری ،تبعیض ،بی عدالتی فسادهای گسترده ،گرانی ها ،مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم های ظالمانه و رانت های خانوادگی و سیاسی و… مواردی هستند که باعث ایجاد جامعه و اجتماع و محیط نا مناسبی برای زندگی افراد و خانوادهها در جامعه میشود.
عواملی است که باعث ناامنی روانی و روحی برای افراد جامعه می شود.افراد جامعه ای که در چنین محیطی زندگی و رشد می کنند نمی توانند از عوارض و آسیب های چنین جامعه ای در امن باشند و شاید ساده ترین راهی که فرد میتواند خودش را از این فساد های موجود و آسیبهای موجود در جامعه رها بکندو اعتراض خودش را بهچنین محیطی نشان بدهد آسیب زدن به اموال و دارایی و جان افرادی است که فکر می کند باعث و بانی مشکلاتشان هستند یا افرادی که فکر میکنند با استفاده از فسادها و رانت های خانوادگی سیاسی موجود توانستند به ثروت مقام و امتیازات خاصی برسند و یا حتی شاید افراد بیگناه را هم گرفتار خشم و انتقام خود بکنند.
مثلاً ما می توانیم خانواده های آبروداری را در نظر بگیریم که تا قبل از تورم های افسار گریخته و تحریمهای ظالمانه و فشارهای اقتصادی کمرشکن و فساد ها و اختلاس های گوناگون در جامعه می توانستند بدون دغدغه زندگی خودشان را اداره کنند و شاید حقوق آنها هرچند ناچیز کفاف زندگیشان را میداد ولی در این چند سال به علت موارد گفته شده و آگاه شدن از فساد های رایج در جامعه و رانتهای که که بعضی ها میتوانند استفاده بکنندولی خود و خانواده را ازاین رانتها و فسادها برای تغییر زندگی محروم می بینند و این که نمیتوانند حتی به نیازهای زیستی خود و خانواده جامعه عمل بپوشانند باعث می شود که فرد را دچار مشکلات روحی و روانی عدیده ای کند که این فشار ها از فردناکام به خانواده ها وارد شده و زندگی خانواده ها را دچار عوارض جبران ناپذیر به علت عدم تامین نیازهای یک زندگی بخور و نمیر میکند و اینجاست که بازخورد عدم تامین نیازهای خانواده ها و این آسیب ها و فساد هایی که ذکر شد همگی برمیگردد به جامعه و اینکه جوانان و سرپرست خانوادهها شرایط زندگی خودشان را با دیگران که با استفاده از رانت های گوناگون و ثروت های بادآورده دارای چنان زندگی هستندمقایسه می کنند وسعی می کنند که با بروز رفتارهایی مثل خشونت و انواع تخلفات گوناگون از بقیه و جامعه انتقام بگیرند باتوجه به اینکه ماشاهد چنین خانوادههای به تعداد زیاد در جامعه هستیم چه انتظاری می توان ازچنین جامعهای با چنین آسیبهای اجتماعی داشت که بعضا افراد برای تامین نیازهای اولیه دست به سرقت های آنچنانی،، تشکیل باندهای اراذل و اوباش و گروههای خفت گیری می زنند یا حتی درصورت عدم تامین دست به خودکشی می زنند .یا وقتی که در جامعه ما اهداف مطلوبی مثل ثروت ،ماشین آنچنانی، خانه های آنچنانی، حقوق های انچنانی، وسایل لوکس انچنانی را به کرات تبلیغ می کنیم و افراد مشاهده می کنند ولی راههای درست رسیدن به آنها محدود و فقط عده ای کمی میتوانند به آن اهداف دست پیدا کنند و اکثر افراد جامعه محروم هستند از رسیدن به انها واینکه افراد با توجه به مشکلات و مسائل اجتماعی جامعه هر روز در زندگی فقیرانه و باتلاق گونه خود فرو می روند و راه نجاتی ندارند و دستشان به جایی بند نیست چه انتظاری می توان از اعضای چنین جامعه ای داشت
و این هست که افراد چنین جامعه ای معمولا گرفتار آسیبهای اجتماعی شوند و اینجاست که اگر مسولین بتوانند تغییر مثبتی در جامعه و اجتماع و محیط زندگی اعضای خود ایجاد کنندکه جلوی گرانی های افسارگریخته، اختلاسها ،فسادها ،تبعیضها، بیعدالتیها و پارتی بازی ها را بگیرند که افراد جامعه احساس کنند که برای همه این آسیب ها و گرفتاری ها وجود دارد و نه فقط برای آنها، افراد کمتر دچار آسیب های ذکر شده خواهند شد و محیطی مناسب را برای رشد و پرورش شخصیت افراد فراهم کنند مطمئنا در چنین محیط و جامعه ی نهادها ،موسسات و ادارات و بخصوص نهادهای تاثیر گذار فرهنگی بهتر میتوانند وظایف خودشان را به سرانجام برسانند.
بحث بعدی که در مورد خشونت های اخیر مطرح میشه اینه که می گویند بعضا خشونت های ذکر شده توسط افراد مرفه جامعه اتفاق افتاده که نیازهای مالی و اقتصادی نداشتنداتفاقا درباره افراد مرفه و ثروتمند چون حس طمع فراوانی دارند بعداز رفع هر نیاز یک نیاز جدید ایجاد می شود و حریصتر می شوند و معمولا چنین افرادی دیدگاهشان این هست باتوجه به وضع مالی خوب هیچ ناممکنی برای آنها وجود ندارد و راحت دست به هرکاری میزنند که دراین مورد آقای رابرت مرتن جامعه شناس معتقد هست براساس نظریه بی هنجاری ثروتمندان و مرفهین ، چنین افرادی تایه حدی میتوانند بااستفاده از هنجارها به اهداف رویایی دست پیداکنند وپس از آن مجبورهستند از راههای غیرمشروع استفاده کنند برای رسیدن به اهداف والا ترشان که بهش میگویند بی هنجاری ثروتمندان.چون اینها معتقدهستند که هیچی جلو دارشان نیست.
واینجاست که قدرت قانون و پلیس و نهادهای قضایی میتواند تاثیر گذار باشد.
تا اینجای مطالب ما از عوامل و تاثیرات اجتماعی و مسائل و مشکلات اجتماعی صحبت کردیم ولی نباید از نقش تاثیرگذار و بازدارنده نهادهای قضایی در بروز چنین رفتارهایی بگذریم متاسفانه علی رغم تلاش های شبانه روزی مسولان و کارکنان نهادهای قضایی وپلیسی که در این مدت بر هیچ کس پوشیده نبوده و نیست به نظر می رسد که احکام صادره توسط نهادهای زیربط به نوعی بازدارنده نیستند و بعضا مشاهده میشود که فرد متخلف، رفتن به دادگاه و زندان برای ایشان بازدارندگی ایجاد نمی کند و فرد متخلف ترس و واهمه ای از دادگاه و زندان ندارد و حتی مشاهده می شود که تغییری در رفتار فرد متخلف ایجاد نمی شه به نوعی که یک فرد متخلف با داشتن چندین پرونده تخلف مشابه در زندان به سر میبرد ولی باز هم دست به کارهای خلاف میزند حتی شده در مرخصی از زندان یا حتی در خود زندان که این برای نهادهای قضایی جای سال دارد که چرا چنین اتفاقی میتواند بیافتد که فردی حتی در زندان بتواندتخلفات مشابه را انجام بدهد.
و مورد بعدی اینکه اگر قاضی در هنگام صدور احکام به سیستم یک پارچه ای دسترسی داشته باشد که سوابق افراد، بخصوص افراد متخلف را مشاهده و با توجه به سوابق در لحظه صدور حکم تشدید جرایم را در نظر داشته باشد که شاید به نوعی بتواند احکام بازدارنده ی را صادر بکند .
در نهایت اینکه اگر ما بخواهیم شاهد جامعهای باشیم که رفتارهای اینچنینی را در جامعه مشاهده نکنیم باید به فکر پیشگیری از تخلف ها باشیم که می طلبد تغییر مثبتی در جامعه و اجتماع ایجاد بشه و از بروز آسیبهای اجتماعی و مسائل و مشکلات اجتماعی جلوگیری بشه که تاثیرات اجتماعی را در بروز چنین رفتارهایی کمتر شاهد باشیم و اگر خواهان جامعه با نشاط و سرزنده و خالی از آسیبهای اجتماعی باشیم لازم هست که تغییرات مثبت در جامعه و اجتماع ایجاد بشود و محیطی مناسب را برای افراد جامعه شاهد باشیم که آسیب های کمتری داشته باشند. وقتی جامعه ای بتواند محیط و اجتماع مناسبی را برای شهروندانش فراهم کند مطمینا افراد ان جامعه نیز رفاه مناسبی را شاهد خواهند بود.
مهرداد کرمی
دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
جمشید شجاعی
تاریخ : ۱۵ - بهمن - ۱۴۰۰
سلام بر دکتر عزیز.واقعا حرف دل تمام مردم یاسوج را بیان کردی.دمت گرم واقعا زیبا بیان شده.انشاالله مسولین استان هم بتونن مطالعش کنن و ازش استفاده کنن👌🙏
حلما
تاریخ : ۱۵ - بهمن - ۱۴۰۰
بسیار عالی مثل همیشه ….تشکر از جناب دکتر کرمی
ناشناس
تاریخ : ۱۸ - بهمن - ۱۴۰۰
بسیارعالی خیلی جالب بود مرسی جناب دکتر کرمی
H
تاریخ : ۱۹ - بهمن - ۱۴۰۰
بسیار عالی و تخصصی فرمودید جناب دکتر کرمی.ای کاش که مسوولان از سخنان گهربار شما در عمل استفاده کنند