پیشانی غلام رضا تاج گردون پیشانی آبروی کوچه های باشت است/مردمان باشت مرام افعی گری ندارند
پیشانی غلام رضا تاج گردون پیشانی آبروی کوچه های باشت است/مردمان باشت مرام افعی گری ندارند

مقاله زیر ارسالی مخاطب هست واین پایگاه خبری آن را رد وتایید نمی کند،مخاطبین می توانند با ارسال یادداشت آن را نقد کنند پایگاه تحلیلی خبری فریادجنوبfaryadejonoob.ir پیشانی غلام تاج گردون پیشانی آبروی کوچه های باشت است. نشانه‌ای که گرفته‌اید یک مقتول بیشتر نخواهد داشت و آن جز بزرگی و عزتمندی مردان و زنان باشت […]

مقاله زیر ارسالی مخاطب هست واین پایگاه خبری آن را رد وتایید نمی کند،مخاطبین می توانند با ارسال یادداشت آن را نقد کنند

پایگاه تحلیلی خبری فریادجنوبfaryadejonoob.ir

پیشانی غلام تاج گردون پیشانی آبروی کوچه های باشت است. نشانه‌ای که گرفته‌اید یک مقتول بیشتر نخواهد داشت و آن جز بزرگی و عزتمندی مردان و زنان باشت نیست

 

ارسالی :بتول احمدی

باشت که قبل تر اینطور نبود. قدیمی‌تر‌ها تعریف که می‌کنند، همان تعداد محدودخانه‌های اطراف قلعه را مثال که می‌زنند، می‌گویند همه حالو،‌ خرزای هم بودند یعنی همه مثل برادر بودند. مرز جدایی بین فامیل ها توی باشت قدیم خط چین‌ها دیوار کوتاه محله بود نه پسوند‌های نام خانوادگی که اغلب هم مشتق اند اکمل هم اند. از گرجی زاده، گرجی‌نیا، گرجی‌پور تا کمایی و سبزعلی و حبیبی و عبدالخانی تا امینی، عسگری، گوهرگانی و تاجگردون…. همه سفره یکی بودند.

با هم سر یک کلاس بچه هایشان درس الفبا یادگرفتند. از تزویر‌ها که می‌گویند فخر می‌فروشند که همه دست دراری می‌کردند وقتی ظلمی به برادر خانواده دیگر می‌شد، پشت هم برادرانه سینه سپر می‌کردند. باشت بی وفایی بلد نبود برادر کشی که از محالات بود. فرزندی اگر راهی جایی می‌شد همه یکدلانه فخر می فروختند که فلانی بجه کوچه‌ ما بود و با هم توی همین محله بزرگ شدیم. فلانی بچه باشته یک مانیفست طلایی بود برای بزرگان باشت قدیم.

مرام مدالی که گردن همه نخبگان باشتی در تمام نقاط سرزمین می انداختند . مشخص بود در دیاری که همه حالو و خرزا بودن کسی نمی‌توانست برای کسی بد بخواهد همه برادر بودند . انقدر پیشانی این برادری بلند بود که رخ به رخ جبروت قلعه خان روی دیوارهای قلعه هم را زمین می زد. ما این ها را ازبزرگتر ها شنیدیم. حالا اما وضع فرق کرده. آستین فراخ زمان به محله باشت کهنه رنگ تفرقه زده. باشتی که فرزندانش را با دعای خیر مادران همه فامیل راهی شهر و دیارهای تازه می‌کرد عده ای را مهمان شده که این روزها رسم برادر کشی را باب می کنند.

به کدام جرم و به کدام گناه ناکرده، تنفگ پرکرده سر گذر محله نشسته اید که فرزند همین محله و هم‌بازی کودکی‌تان را زمین بزنید؟

در کدام مکتب اداب نگارش واژه جوانمردی را آموخته اید که پاسختان به کسی که هرگز خود را از کوچه های پدری اش جدا ندانسته و با هم توی یک کوچه بزرگ شده‌اید را به ترور تهدید می کنید؟

به کدام گناه؟

چه کسی به شما مجوز داده که به اسم خاندانی بزرگ بر نام فرزند دیگر این کوچه ها بتازید ؟

پیشانی غلام تاج گردون پیشانی آبروی کوچه های باشت است. نشانه‌ای که گرفته‌اید یک مقتول بیشتر نخواهد داشت و آن جز بزرگی و عزتمندی مردان و زنان باشت نیست.

تنها جانداری که در تنگنا و استیصال خود را می بلعد افعی است. مرام افعی‌گری از نهاد مردم باشت دور است بساط کین توزی و تلاشتان برای کسب شهرت از سردیاران باشت و باوی دور است، جایی دیگر به دنبال عقده گشایی باشید.
وسلام