چرا دکتر محمد بهرامی!!!
چرا دکتر محمد بهرامی!!!
فریادجنوب ، سید یاسر نوروزی فعال سیاسی واجتماعی شهرستان بویراحمد با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری  انگیزه خودرا از انتخاب دکتر محمد بهرامی به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در حوزه انتخابیه بویراحمد ، دنا ومارگون اعلام نمود

فریادجنوب ، سید یاسر نوروزی فعال سیاسی واجتماعی شهرستان بویراحمد با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری  انگیزه خودرا از انتخاب دکتر محمد بهرامی به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در حوزه انتخابیه بویراحمد ، دنا ومارگون اعلام نمود.

⚜آنگاه،که…! آنگاه که تصمیم گرفتم تبعیض را لگدمال کنم و همه ی مردم را در یک نگاه و در یک مسیر روشن و هدفمند و رضایتمند ببینم تصمیم گرفتم همراه دکتر محمد بهرامی باشم…
آنگاه، که قوم و قبیله و ایل و تبار،ذهن و فکر‌ تو را بخود مشغول و حرف اوّل و آخر آینده ات را رقم بزند، سخن از “آزادی اراده” ادّعایی بیش نبوده، خود فریبی، و مردم فریبی است!

آنگاه، که واژه های اعتباری و قرار دادی چونان:سرحدّ و گرمسیر ، بالا و پائین ،ملاک ومعیارِ رای توست، از فقر وفساد و نداری و گرسنگی و آوارگی و دربدری و از همه مهم تر سهم ناچیز شهر ودیارت از بودجه عمومی، ناله سر نَده!

آنگاه ، که به هوایِ وعده‌ و وعید های بدون پشتوانه، به کاندید ایی رای می دهی ، از نبودِ امکاناتِ آموزشی ، رفاهی و تفریحی مناسب در شهر ودیارت شِکوِه و شکایت نکن!

آنگاه، که با هدفِ راه انداختنِ خواسته های شخصی‌ات، رای خود را به صندق انداختی ، دیگر از مرگِ عزیزان در جاده‌های بی‌رحم فریادِ “واویلا”،سر نده، چرا که تو خود سهم ات را پیشاپیش دَشت کرده ای!

آنگاه، که رأی‌ات را به چند ده هزار تومانِ نا قابل طاق می زنی، معامله ای صورت گرفته ، ثمن و مبیع ردّ و بَدَل شده! ” خریدار ” وظیفه دیگری در قبالِ تو بعنوان فروشنده ندارد!

آنگاه ، که جهت و مسیرِ رای‌ تو را عقل و اندیشه‌ رقم نمی زند و همه چیز را به “تقدیر” وامی گذاری ، در انتظارِ “تغییر” نباش !
حقّ مطالبه‌گری نداری، چرا که راه تعقّل و اندیشه را پیشاپیش بر روی خود و آینده ات بسته‌ای!

آنگاه، که بدونِ شناخت رای می دهی، این بدان معناست، که هم بخود و هم به دیگرِ شهر وندان جفایِ آشکار روا داشته و حقوقِ حقّه خود، دیگر شهروندان و آیندگان را نا دیده گرفته ای!

آنگاه، که هیجانی و احساسی رای می دهی، هرگز چشم براه انتخابِ ” “اصلح”،”کار آمد” وشایسته ” نباش!

وقتی، بر مدارِحقّ وحقیقت و پیشینه ،انتخاب نکنی ،در انتظارِ ادایِ “تکلیف” و معجزه ” نباش!

آنگاه ، که به تخّصص ، شایستگی، پاک‌دستی و امانت داری و علم و عمل رای نمی دهی، امیّد به رعایت برابری، برادری ، عدالت و احسان ، تعاون ، یاری و همکاری و از همه مهم تر “وحدت” در جامعه دلخوشکنکی بیش نیست!‌

آنگاه، که از شجاعت ، صداقت ، مردم مداری و امانت داری بعنوان شاخصه های بنیادی درجوهره وجودی کاندید مورد نظرت خبری نیست و تو به سخنرانی های، تکراری ، غیر کاربردی ،کلیشه ای و حرکت های پوپولیستی و ادّعاهای بدون پشتوانه و پوچ اش دل بسته ای، “توسعه همه جانبه” ، “متوازن‌”و “پایدار” ودر نتیجه واژه هایی چون: “پیشرفت” ، “تغییر” و “تحوّل” حرف های مفت و دهن پُرکنی بیش نیستند و آب و نان و آبرویی در آن نیست!

آنگاه،که شایستگی ، لیاقت ، دانش و آگاهی در چگونگی و چرایی و ملاکِ ومعیار انتخاب تو جایی ندارد ،
روا نیست ، بخود اجازه دهی از:بیکاری ،گرانی، تورّم لجام گسیخته ، فقر وفساد و فحشاء ، آسیب ها و انحراف های ریز و درشت ، پشت پا زدن به ارزش ها، شکاف عمیق بین نسل ها ، فرار مغزها، گسستگیِ نظامِ خانواده، لهیب آتش ویرانگرِ مواد مخدّر، تبعیض، نابرابری ، بی عدالتی، سفره های خالی،شکم‌های گرسنه، جامه‌های پاره، جسم های خسته و کوفته و از هم مهّم ترسَیر قهقرایی اخلاقِ فردی و جمعی ابن روزهای جامعه و…. ، بنالی و به زمین و زمان بد و بیراه بگویی و آه و ناله ونفرین سر دهی!
چه، خود در خلقِ این نابسامانی ها کم و بیش سهم داشته و داری !

آنگاه‌،که در انتخابی اینچنین حیاتی و سرنوشت ساز فقط به خواسته ها و آرزوها و تمنیّات خود، نزدیکان و یاران گرمابه و گلستانت فکرکنی و بس، به تشکیلِ یک مجلس توانمند، قانون مدار، شجاع، کار آمد، کار بلد و مدافعِ تمام عیارِ حقوقِ مردم، دل نبندکه نبند !

آنگاه‌،که اخلاق و عمل به تعهّد را در کاندید مورد نظر ، بی رنگ ویا کم رنگ ببینی و این اصلِ مهّم و کارا را نادیده بگیری و “شانسی” و “الله بختکی” و “کور کورانه ” دست به انتخاب بزنی ! رَه بجایی نخواهی برد ،هم خود پیشاپیش قافیه را باخته ای و هم شهروندان را دست کم‌ برای مدّت ۴ سال و شاید هم سال ها به میدانِ باخت کشانده ای!

آنگاه، که به حرمت قرآن وقسم و آیه و التماس ومن بمیرم تو‌نمیری، رای می دهی، بیشتر از دعایی از جانب گیرنده سهم تو نیست!

آنگاه ،که … !

وکلام‌‌ پایانی آنکه:
همه این کژی ها و کاستی ها ، خواسته و ناخواسته، میوه ی تلخ درختِ باغِ اندیشه من و تو ودیگر “باغبانانِ” عرصه:فرهنگ، اجتماع ، اقتصاد و سیاست این دیار در جامه و جایگاه های گوناگون است،که آرام، آرام در گذرِ زمان در این مزرعه بزرگ ریشه دوانده و به بَر نشسته اند!
از یاد نبریم ،همّت و حمایتِ اهلِ درد و درک و همه علاقمندان و دلسوزانِ این کهن سرزمین، پشتوانه محکم و داروی شفابخش این” زخمِ ” زشتِ زمانه ماست!
دردی جانکاه که شوربختانه ، دانسته و ای بساندانسته خود ، به تکثیرِ” سلّول هایِ بد خیم” آن در پیکر نحیفِ جامعه با اَعمال و رفتار و گفتارِ نپخته و نسنجیده مان دامن زده و می زنیم! *راه روشن فردا درد همه ی دردمندان بویراحمد واحد و سترگ است.

برادر و کوچک همه ی دردمندان و خواهان تغییر وضعیت موجود

سید یاسر نوروزی