کهگیلویه و بویراحمد در تسخیرِ مدیرانِ کوچک و مشکلات بزرگ
کهگیلویه و بویراحمد در تسخیرِ مدیرانِ کوچک و مشکلات بزرگ
کهگیلویه و بویراحمد را میتوان گفت که سینه یِ سِتَبر و چهره زیبایِ جنوب ایران اسلامی است و این وضعیتِ ناگوار زیبنده یِ مردم انقلابی این استان، که بالغ بر۱۸۸۰ شهید را تقدیم این انقلاب کرده اند نیست و کسانیکه مسببِ این مشکلات هستند حتما باید در برابر خونِ شهدا، مردم و قانون پاسخگو باشند.

فریادجنوب :مطالبی را که می خوانید سیاه نمایی نیست بلکه گوشه کوچکی از واقعیت های تلخ در استان کهگیلویه و بویراحمد است که نباید بر آن چشم بست و انتظار می رود هرکس مسئولانه، به سهم خود به رفع این مشکلات کمک کند.
وقتی چرخی در سطح شهرهای استان می زنید(دهدشت، چرام، یاسوج، گچساران، باشت، سی سخت، دنا، لنده، قلعه رئیسی، سوق و…) به وضوح می بینید که نقاط متعددی از آن شهر در تسخیر، معتادان، زباله گردها، گداها و *افراد بیکاری است که سرگرمی جز پیاده روی ندارند.*
تعداد زباله گردها چنان فراوان شده که همزمان، چند زباله گرد کنار یا داخل سطل های آشغال جولان می دهند و برای زودتر رسیدن به این سطل ها دعواست.
دیگر فقط معتادان مشتری این سطل ها نیستند و زن و مرد، پیر و جوان و حتی کودکان نیز نانشان را از این سطل های آشغال در می آورند!؟
گویی مسئولان استان و شهرستان ها بجای تلاش و سرمایه گذاری برای توسعه مراکز تولیدی و کارخانه ها، برای اشتغالزایی در کنار سطل های زباله سرمایه گذاری کرده اند!!
وضعیت گداها و معتادان هم به همین نحو و شاید بدتر است.
آسیب های اجتماعی هم در استانی که گفته می شود بسیاری از خانوارِ آن روزانه با فقر و نداری کُشتی می گیرند، ملموس و قابل لمسِ به روئیت می باشد.
البته این پدیده های ناخوشایند که از کهگیلویه و بویراحمدِ زیبا، چهره ای نازیبا و آزار دهنده ساخته و باعث شرمساریست یک شبه و بی علت بوجود نیامده است.
وقتی به آمار بیکاری، شاخص فلاکت و تورم استان، که همواره بارِ سنگینی آن بر پشت مردم احساس میشود نگاه می شود نتیجه ی آن چیزی جز این صحنه های تکان دهنده در زیر پوستِ شهر و استان نیست.
بخش عمده این مشکلات ضعف شدیدِ مدیریت در سطح استانی ست که در استانداری، فرمانداری ها، شهرداری ها و ادارات دولتیِ استان کرسی های انتصابات بر طبقِ روال روابط سیاسی شده و نه واژه ی ضوابط و یا قانون و شایستگی؛ به شکل معناداری بی معناست!!
افرادی (ان شاءالله شیفته خدمت) که می توان به جرات اذعان داشت بعضاً سوابق آنان نشان می دهد که شاید حتی توان اداره یک دبستان را ندارند و بخشی از مشکلات امروز مردم فقیر استان، نتیجه عملکرد دیروز این افراد عمدتاً ثروتمند بوده و هنوز هم دست از سر استان و شهرستان ها بر نمی دارند.
جالب تر اینکه در این شرایط، بجای مطالبه از مدیران استان و حسابرسی از آنان، برخی دنبال تشویق و یا ابقا آنان نیز هستند!
بدیهی است در استان ثروتمند و پر ظرفیت کهگیلویه و بویراحمد که دارای آثار تاریخی و گردشگری، چندین هزار هکتار زمین قابل کشت، منابع و معادن گوناگون، آب و هوای چهارفصل، نیروی انسان مناسب و … است *ضعف مدیریت* عاملی اصلی برای نَدار شدنِ استان کهگیلویه و بویراحمد و مردمان مظلومِ در مسیر محرومیت است.

کهگیلویه و بویراحمد را میتوان گفت که سینه یِ سِتَبر و چهره زیبایِ جنوب ایران اسلامی است و این وضعیتِ ناگوار زیبنده یِ مردم انقلابی این استان، که بالغ بر۱۸۸۰ شهید را تقدیم این انقلاب کرده اند نیست و کسانیکه مسببِ این مشکلات هستند حتما باید در برابر خونِ شهدا، مردم و قانون پاسخگو باشند.
مطالبه عامه یِ مردم استان کهگیلویه و بویراحمد از جمیعِ مسئولینِ استانی و دولتِ جدید کنار گذاشته شدن مدیران ضعیف، انتخاب مسئولان شایسته، برنامه محوری، نظارت قوی، برخورد با متخلفان و زیاده خواهان؛ و وام و باج ندادن به کوتوله های فرصت طلب است.
دلسوزان استان(تلفیق از همه طیف های فکری) هم بی تفاوتی، حاشیه و چند دستگی را کنار بگذارند و اجازه سوءاستفاده و هَدر رفتِ سرمایه های استان را ندهند چرا که در این صورت آنان نیز مسئول هستند و می بایست پاسخ دهند.

ارسالی مخاطب : نصیب الله دیبا