یادداشت مشترک/دو اصولگرا سدِ راه اجماعِ اصلاح طلبان در دو حوزه بویراحمد و کهگیلویه
یادداشت مشترک/دو اصولگرا سدِ راه اجماعِ اصلاح طلبان در دو حوزه بویراحمد و کهگیلویه

سید مصطفی خادمی از زاگرس تایمز و میرامید عباس پور از فریادجنوب در یادداشتی مشترک آورده اند؛ دو اصولگرا سد راه بزرگ اجماع اصلاح طلبان در دو حوزه انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد موحد و زارع نام های آشنا در سپهر سیاسی این دو حوزه انتخابیه که هردو نمایندگان اسبق و فعلی هستند و هر دو […]

سید مصطفی خادمی از زاگرس تایمز و میرامید عباس پور از فریادجنوب در یادداشتی مشترک آورده اند؛

دو اصولگرا سد راه بزرگ اجماع اصلاح طلبان در دو حوزه انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد

موحد و زارع نام های آشنا در سپهر سیاسی این دو حوزه انتخابیه که هردو نمایندگان اسبق و فعلی هستند و هر دو بخش عظیمی از سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان را به سمت خود کشانده اند و این تفکیک اصلاح طلبان و اصولگرایان را در این دو حوزه سخت کرده است.

در حوزه کهگیلویه هم اکنون اصلاح طلبان دچار یک انشقاق بزرگ هستند که هیچ طرف آن حاضر به کوتاه آمدن نیستند که بر سر یک میز مشترک حول یک تصمیم واحد گرد هم آیند و این راه را برای حمله و موفقیت اصولگرایان باز کرده است حال آنکه پس از بهرام تاجگردون دیگر اصلاح طلبی نتوانست از کهگیلویه به مجلس برود و اکنون فرصتی است تا غول اصولگرایی شکسته شود البته اگر خودزنی درون جریانی کنار گذاشته شود.

مشکل اساسی اصلاح طلبانی که به هیچ وجه حاضر نیستند در صورت شکست ابدی به یک اصولگرا بپیوندند این است که سرمایه اجتماعی ای که در انتخابات ریاست جمهوری و مواضع کلان رفتار اصلاح طلبانه دارند اما در روز رای جریان سیاسی خود را فراموش می کنند و پشت سر یک اصولگرا مثلا موحد قرار می گیرند و همین به نقطه اصلی و امیدوارکننده اصولگرایان تبدیل شده است، حال وضعیت به گونه ای است که اگر در انتخابات موحد یک سر باشد نیروی اصلاح طلب یک سر دیگر اولین رای را همان اصلاح طلبانِ موحد دوست به صندوق وارد می کنند.

محمد موحد پس از بهرام تاجگردون نماینده کهگیلویه بزرگ شد و پس از آن علی محمد بزرگواری و در سال 94 نیز عدل هاشمی پور توانست همان کاری را که موحد و بزرگواری انجام داده بودند یعنی استفاده از عدم اجماع اصلاح طلبان و البته دادن شعارهای بسیار و صرف هزینه های گزاف توانست به مجلس راه یابد و کامرانی ای که کاندیدای واحد اصلاح طلبان انتخاب شده بود در یک مولفه دیگر یعنی انجام دادن کار عمرانی به گوشه رینگ ببرد و بتواند اصلاح طلبان را پس بزند و جنگ دو اصولگرا را از آنِ خود کند، حال اما اصلاح طلبان انگار بنای سازگاری با هم ندارند و این کار را برای آن ها سخت کرده است یا باید تغییر موضع بدهند و حول یک میز جمع شوند و یا یک نفر را که نه لاهوتی ای باشد نه منطقیانی به عنوان کاندیدای خود معرفی کنند تا رای بهانه سرمایه اجتماعی اصلاح طلبی کهگیلویه که عدم وجود یک کاندیدای کاریزماتیک و قَدَر است را بشکند و از ریزش آرای اصلاح طلبانه رقیبان رویش خود را ایجاد کند که در زمان حال شاید بهترین گزینه دهبانی پور باشد و راه آن گرد آمدن حول یک میز مشترک است کما اینکه دهبانی پور مورد وثوق هر دو طیف انشقاق یافته اصلاح طلبان کهگیلویه است و فرصت مناسبی است تا پس از سال ها کهگیلویه یک اصلاح طلبِ را به خود ببیند.

در بویراحمد اگر محمد بهرامی که بهترین گزینه برای اصلاح طلبان است حضور پیدا نکند یا از تیغ شورای نگهبان عبور نکند بهترین گزینه وکیلی است تا بعد از موسوی بالاخره اصلاح طلبان در مرکز استان به مجلس راه پیدا کنند.
در سال ۹۰ زمانی که کاندیدا های اصلاح طلب به زیر ذره بین شورای نگهبان رفتند به راحتی نمی توانستند اعلام حضور کنند اما غلام محمد زارعی که خود را یک اصولگرای میانه رو معرفی می کرد از این فرصت استفاده کرد و با ایجاد نگرانی بابت حضور دوباره ستار هدایت خواه که اصولگرایی تند رو و از جبهه پایداری است و دادن وعده های بسیار به اصلاح طلبان آراء این جناح سیاسی بویراحمد و دنا را برای خود مصادره کرد و توانست به مجلس راه یابد.

در چهار سال اول نمایندگی زارعی در مجلس او نه تنها به وعده هایی که به اصلاح طلبان داده بود عمل نکرد بلکه یکی از ضعیف ترین نمایندگان استان در مجلس بود که گواه این مساله غیبت های مکرر او در جلسات مهم مجلس شورای اسلامی بود که او را به سلطان غیبت در مجلس تبدیل کرده بود.

و اما در فاصله یک سال مانده به انتخابات مجلس ۹۴ این جریان که خود را اعتدالیون معرفی کرده بود این بار خطری جدی تر از انتخابات گذشته در راه جذب آراء اصلاح طلبان بویراحمد و دنا احساس می کرد که این خطر چیزی جز حضور یک اصلاح طلب قوی به نام محمد بهرامی نبود.

بهرامی شهردار سابق شهر یاسوج بود که عملکرد درخشانی در این سمت داشت و با توجه به مطرح کردن یاسوج در سراسر کشور با نام پایتخت طبیعت ایران و اقداماتی همچون ایجاد پارک های مهرورزی و ساحلی و ساماندهی و رونق ساخت و ساز در شهر یاسوج و همچنین ساماندهی تیم فوتبال شهرداری یاسوج، این شهر را هنوز با لقب پایتخت طبیعت ایران می شناسند.

با ورود دوباره بهرامی و نا امیدی بسیاری از اصلاح طلبان از وعده های زارعی اکثریت این قشر سیاسی مرکز استان و حتی اصلاح طلبان مرکز نشین از او اعلام حمایت کردند و حتی در مجمع اصلاح طلبان استان محمد بهرامی به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان در دو شهرستان بویراحمد و دنا انتخاب شد و به لیست امید راه یافت.

از این رو اعتدالیون این بار همزمان با نگرانی در جامعه از به قدرت رسیدن دوباره پایداری ها پروژه تخریب کاندیدای منتخب لیست امید و مجمع اصلاح طلبان را کلید زدند.

از اقدامات این گروه می شود به بی اهمیت نشان دادن مجمع اصلاح طلبان و تصمیم این مجمع و تخریب افراد شاخص اصلاح طلبی چون سید رضا عسگری اشاره کرد.

بالاخره این جریان با تمام قوا و امکاناتی که داشت و با تکیه بر خیانت بعضی از افراد به ظاهر اصلاح طلب به هدف خود رسید و باعث شد تا ورود اصلاح طلب از یاسوج به مجلس چهار سال به تاخیر بیافتد.
اکنون حدود یکسال به انتخابات سال ۹۸مجلس مانده است و اکثریت اصلاح طلبان واقعی که به ماهیت اعتدالیون پی برده اند و راه خود را از این جریان جدا کرده اند حتی برخی از کسانی که رای طایفه ای دادند از این کار خود اظهار پشیمانی می کنند.

در این شرایط اصلاح طلبان میتوانند با معرفی یک کاندیدای اصلاح طلب قوی که پایگاه مردمی خوبی هم داشته باشد و حمایت همه جانبه از او اتفاقی رقم بزنند که این دو شهرستان پس از مدت ها یک نماینده اصلاح طلب قدرتمند به خود ببیند.

از گزینه های بالقوه اصلاح طلبان می شود به محمد بهرامی،محمد علی وکیلی و قوام فروزان اشاره کرد که هر کدام میتوانند این وظیفه خطیر را به نحو احسن انجام دهند

بی شک انتخابات 98 می تواند انتخاباتی برای جداسازی اصلاح طلبان واقعی و مدعیانِ اصلاح طلبی باشد که حاضر به شکست برای جریان اصلاح طلبی نیستند و می خواهند در هر صورت برنده میدان باشند حال آن که سیاست همین است یا می بری یا می بازی