استاندار،مدیران ومجمع نمایندگان کهگیلویه وبویراحمد بخوانند/اندکی تفکر!!
استاندار،مدیران ومجمع نمایندگان کهگیلویه وبویراحمد بخوانند/اندکی تفکر!!
فریادجنوب :سوالی که این ایام همواره اذهان عمومی را درگیر نموده است این است که در انتخاب و انتصاب مدیران از سطوح عالی استانی تا پایین‌ترین رده های اداری آن هم در دولتی که دم از انقلابی‌گری می‌زند و با نظارت مجلس انقلابی آیا حداقل‌های شرایط انتخاب مدیر در تراز انقلاب اعم از مشروعیت تخصص، مقبولیت، اقتدار، محبوبیت، تدین، همراهی و همسویی با دولت حاکم، و از همه مهم تر اختیار تام استاندار محترم در انتخابات مدیران دیده و رعایت می‌گردد

دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
شبان آهسته میگریم،که شاید کم شود دردم

تحمل می رود، اما شب غم سر نمی آید
چه سود،از شرح این دیوانگی ها… بی قراری ها…

اداره امور هر استان به عهده یک نفر مامور عالیرتبه کشوری به نام استاندار واگذار می‌گردد و این بدین معناست که استاندار هر استان نماینده تام الاختیار رئیس جمهور در هر استان می باشد و به واقع استاندار هر استانی ریاست جمهور آن استان محسوب می‌شود و نمایندگان هر استان منتخب مردمان آن استان هستند که جهت ایفای دو وظیفه اصلی خود یعنی قانونگذاری و نظارت بر کرسی سبز بهارستان تکیه میزنند.

اما مردم فهیم استانم آیا شما چنین برداشت هایی از این دو حوزه و وظایف مربوطه شاهد هستید؟

استاندار محترم
فرمانداران محترم
و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

این وظیفه خطیر نمایندگی دولت (استاندار)در مرکز استان و نمایندگی دولت در شهرستانها(فرمانداران) و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی ودیعه ای است که به برکت نظام شکوهمند انقلاب اسلامی برای جناب استاندار و فرمانداران محترم به صورت غیر مستقیم و برای نمایندگان مجلس به صورت مستقیم از جانب مردم به عهده ایشان گذاشته شده است.
و همواره می بایست بیاد داشته باشند که در برابر هر تصمیم، هر اقدام و هر انتصابی در زیر مجموعه و حوزه انتخابیه خود در برابر مردم، در برابر خون شهدا و در پیشگاه الهی پاسخگو خواهند بود.

این نکته را نیز باید یادآور شد که پاسخ عملکرد دولت و نمایندگان محترم را مردم در دور بعدی انتخابات خواهند داد (خواه مثبت و یا خواه منفی)

و مخصوصاً مردم دیار همیشه مظلوم و محرومم
از زیلایی و سیلاب کلوار گرفته تا جلیل و بابکان
از سرفاریاب گرفته تا قلعه دختر و فیلگه
از خیرآباد و پادوک گرفته تا پل بریم باشت
در ادوار مختلف انتخابات از اوایل انقلاب تاکنون نشان داده اند که با هیچ کاندیدای نمایندگی مجلس عقد اخوت و برادری نبسته اند و بنا به عملکرد هر شخص در دوره نمایندگی در دوره بعدی انتخابات آرای خود را به صندوق رای انداخته اندوگاهاً در اوج محبوبیت آن نماینده محترم(که در ذهن خود می پروراند و تصور می‌کند)با رای قاطع مردم کنار گذاشته شده است( به همین راحتی)…

سوالی که این ایام همواره اذهان عمومی را درگیر نموده است این است که در انتخاب و انتصاب مدیران از سطوح عالی استانی تا پایین‌ترین رده های اداری آن هم در دولتی که دم از انقلابی‌گری می‌زند و با نظارت مجلس انقلابی آیا حداقل‌های شرایط انتخاب مدیر در تراز انقلاب اعم از مشروعیت تخصص، مقبولیت، اقتدار، محبوبیت، تدین و از همه مهم تر اختیار تام استاندار محترم در انتخابات مدیران دیده و رعایت می‌گردد ومتاسفانه برخی انتصابات اخیر بر عکس برخی از این قواعد را نشان می‌دهد.

آیا به فکر چند صباح دیگر خود نیز هستیم؟
آیا همیشه در بر روی یک پاشنه خواهد چرخید؟
آیا در طول این نظام شکوهمند همیشه به این صورت بوده است؟

واقعاً با این تفکرات پوسیده در این عصر جدید به کجا داریم می رویم؟ در تاریخ سیاسی انتخاباتی این استان همیشه کم و بیش طایفه گرایی و حس ناسیونالیستی طوایفی وجود داشته است اما در این دوره بسیار شدیدتر حس می گردد که متاسفانه علیرغم اینکه به لحاظ ظاهری در دنیای مدرنیته و دموکراسی به سر می بریم و همگان در مقام سخنران از آن دم میزنیم اما به واقع و در نهایت تاسف این فقط ظاهری است که ما به نمایش می‌گذاریم و از درون به صورت کاملاً متحجرانه، سنتی و طایفه گرایی عمل می‌کنیم.

جوانان این مرز و بوم از داد این بی‌عدالتی‌ها باید به کجا پناه ببرند؟

تا به کی باید شاهد نخبه کشی در این استان باشیم؟
تا به کی باید به دلیل  اصلاح طلب بودن ، اصولگرا بودن ،سردسیر بودن، گرمسیر بودن،علیا بودن وسفلی بودن،نخبه های علمی،سیاسی،اداری و… این دیار به جرم اینکه از منطقه و طایفه‌ای دیگری هستند به مثابه کاغذ مچاله شده به ته زباله‌دان سیاست پرت گردند.

اندکی تفکر

اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً