فرباد جنوب ،یادداشت ارسالی ؛ یکی ازمخاطبین ، یادداشتی  با موضوع جناب آقای منتظریان ، همسو بودن با دولت که میگفتی ، همین بود ؟در اختیار این پایگاه خبری قرار داده که عینا منتشر می شود،لذا فریادجنوب تمام یا قسمتی ازآن را رد وتایید نمی کند ومخاطبین می توانند با ارسال یادداشت آن را نقد کنند

جناب آقای منتظریان بزرگوار ؛
یکی از ادعاهای لیدرها و حامیان نزدیک شما ، همسو بودن شما با دولت بوده است . به این توضیح که دولت بعد اصولگراست و اگر شخص شما قبول انتخابات مجلس شود با توجه به اصولگرابودنتان می توانید عملکرد مطلوب و مورد انتظار و توقع مردم بویراحمد داشته باشید .

اینکه جریان اصولگرایی در قلب چند درصد از مردم هنوز جایی دارد خود سوال اساسی ست که فعلا مد نظر این مرقومه نیست .
سوال این است کدام همسو بودن ؟ همسو بودن مگر به معنای شناخت و احترام و گفتگو و خروجی واحد و حمایت کردن نیست ؟

دولت که آمد اما شما بعنوان کاندیدای مجلس که قرار بود با همسو بودن صدای مردم باشید و از این همسو بودن رهاوردی داشته باشید کجا و چگونه بودید ؟! ما تنها شما را در جلسه مربوط به کارخانه قند دیدیم که مثل خیلی ها در میان مردم نشسته بودید ! ( البته که در میان مردم بودن بالاترین مرتبه و افتخار است و ما منظورمان چیز دیگریست ) صندلی و نگاه ویژه ای که نشان از همسو بودن باشد ندیدیم ! ( تا اینجا که من بعنوان یک شهروند عادی با شمای بزرگوار همسو فرقی نداشته ایم )
در ادامه مطلبی از شما بیرون آمد که گویا در آن جلسه با جناب رئیس جمهور گفتگو و مطالباتی داشته اید ؟
آنگونه که تصاویر خودتان نشان میداد شما رئیس جمهور را قبل یا بعد از جلسه و در حال تردد برای دقایق کوتاهی به گفتگوی سرپایی و در آن ازدحام واداشته اید !
این نوع گفتگوی سرپایی بعد از جلسات که مرسوم است و معمولا حاضرین در جلسه سعی میکنند به سلامی و جمله کوتاهی عرض ادبی کنند برای یادگاری و …
در حالیکه ما از یک کاندیدای مجلس با آن حجم از شعار همسویی توقع دیگری داشتیم . جلسه ای خلوت و نشسته که گفتگو شکل بگیرد و مطالبات شنیده و پاسخ داده شود . باور بفرما این گفتگوی شما با آن جوانان عزیزی که به دنبال ماشین رئیس جمهور و در حال دویدن گفتگویی را شکل میدادند فرق چندانی نداشت .

سوال بعد اینکه ، آن همه نوشته ای که در سایت و خبرنگاری ها از قول شما بیرون آمد آیا در همان گفتگوی سرپایی شکل گرفت ؟! ادم یاد ترجمه برخی زبانهای خارجی می افتد که یک کلمه می گوید و یک صفحه ترجمه اش می شود !

نکته بعد اینکه به فرض قبولی آن حجم گفتگو ؛
فردا روزی و به شرط قبولی برای مجلس ، آیا نوع و ادبیات و چگونگی مطالبات مردم و جوانان از سوی شما ، اینگونه خواهد بود ؟! خودتان یکبار دیگر ملاحظه بفرمایید ؛ مردم ما مشکلات زیادی دارند که بعلت طایفه بازی و باند بازی مدیران است ! و جملات دیگری که حول همین جمله و با همین ادبیات می چرخد . خسته نباشید واقعا ! به شما قول میدهم پدر بزرگ هشتاد ساله ام که سالهاست در خلوت پیری خود و به دور از اجتماع و معادلات جامعه ، روزگار سپری می کند ، جای شما بود هم حداقل این حرفها را بیان میکرد شاید هم با دلنشینی بیشتری . به کدام درد خاص منطقه اشاره فرمودید ؟ آنها که کلیات مشکلات کشور بود که اشاره فرمودی ؟ از غارت آبها و سدهای تنگ سرخ و خرسان فرمودید ؟ از رتبه ما در ته جداول بودجه و بیکاری و تورم و … فرمودید ؟ از آمار طلاق و اعتیاد و بیکاری و خودکشی جوانان ؟ از جولان جاده ها ؟ و … ؟
میدانیم که در یک گفتگوی سرپایی نمی شود چیز زیادی گفت اما به هر حال شما با منِ شهروند عادی جامعه قاعدتا باید تفاوت های آشکاری داشته باشید .
ما توقع داشتیم با آن ادعاهای همسویی ؛ خود دولت ( رئیس جمهور یا وزرا ) شما را به یک جلسه خلوت دعوت کند و شما ضمن عنوان کردن دردهای مردم ، در آخر جلسه به یک رهاورد و خروجی می رسیدید و حداقل بخشی از یکی از دردهای مردم را مرتفع می کردید . اما !

لزوماً همسو بودن با دولت باعث خوشبختی و موفقیت نیست چرا که حس مطالبه گری نمایندگان ناهمسو با دولت بیشتر بوده و گاها همسو بودن عامل سکوت در مقابل عملکرد ضعیف بوده است.

شاید تنها رهاورد این گفتگوی شما برای مردم این بوده است که همسویی خاصی وجود ندارد و اگر وجود دارد حاصلی ندارد و اگر پتانسیل حاصلی را داشته باشد متاسفانه شما آن وزن را ندارید .
و اینکه مردم بازهم به این نتیجه رسیدند که با آتش شعار و کلی گویی آبی نمی جوشد و چاره کار تنها ذهن علم محور و دستان عملگراست .