داستان دو مدیر اخراجی کهگیلویه وبویراحمدی درسال ۱۴۰۱/ قضاوت با مخاطبین!!
داستان دو مدیر اخراجی کهگیلویه وبویراحمدی درسال ۱۴۰۱/ قضاوت با مخاطبین!!
یکی از این دانش آموزان فعال دکتر محمد غلام نژاد بود، کمتر در مسائل سیاسی وارد می شد و شخصیت جدی و مستقلی داشت، دانش آموز دیگر دکتر کیان دهراب پور نسبت به دیگر دوستش سیاسی تر بود و شخصیت لطیف تری داشت.

فریاد جنوب ،یکی از مخاطبین این پایگاه خبری که  از دوستان مشترک  وهم کلاسی  دوران دانشگاهی دکتر دهراب پور ودکتر غلام نژاد بوده  یادداشتی در اختیار هیئت تحریریه فریادجنوب  قرار داده که عینا منتشر می شود .

در کنکور سال ۱۳۷۴ دو دانش آموز ممتاز استان از دو شهر باشت و یاسوج در دانشکده پزشکی شیراز پذیرفته شدند.دانش آموزان زرنگ کهگیلویه و بویراحمدی آشنایی و رفاقتشان از مهرماه همان سال شروع شد، هر دو در خوابگاه شهید دستغیب ازم دانشگاه شیراز سکنی گزیدند، سالها با هم درس خواندند و زندگی کردند و بعد از فارغ التحصیلی در دهه هشتاد هر دو در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج استخدام شدند.

یکی از این دانش آموزان فعال دکتر محمد غلام نژاد بود، کمتر در مسائل سیاسی وارد می شد و شخصیت جدی و مستقلی داشت، دانش آموز دیگر دکتر کیان دهراب پور نسبت به دیگر دوستش سیاسی تر بود و شخصیت لطیف تری داشت.
وجه مشترک این دو آقای دکتر در مسائل بعدی زندگی و کاری شان هم ادامه پیدا کرد، هر دو در انتخابات نظام پزشکی سال ۱۳۹۶ مرکز استان با رای اکثریت پزشکان به هیئت مدیره نظام پزشکی یاسوج راه یافتند.
حضورشان در این دوره نظام پزشکی هم حضور خاصی بود، دکتر دهراب پور با گرایش عملگرای هیئت مدیره و دکتر غلام نژاد هم مستقل در حالی که بقیه اعضاء هیئت مدیره با غلظت کم تا زیاد از اصلاح طلبان شناسنامه دار بودند.
مدتی گذشت و دولت سبزدهم در کشور و استان مستقر شد، دکتر دهراب پور زودتر از دکتر غلام نژاد برای تصدی اداره کل بهزیستی استان معرفی شد و چند ماه بعد هم دیگر دوستش برای تصدی داتشگاه علوم پزشکی یاسوج. پزشک عملگرا برای بهزیستی مورد موافقت قرار نگرفت ،چون رویه انتخاب مدیران سازمان بهزیستی از سوی رئیس جدید سازمان بهزیستی کشور تغییر کرده بود و انتخاب مدیران کل فقط از مستخدمین خود سازمان مربوطه باید انجام می گرفت.
دکتر محمد با حکم وزیر بهداشت در راس دانشگاه علوم پزشکی قرار گرفت و دکتر کیان دو سه ماه بعد با حکم مدیرعامل سازمان بیمه سلامت در راس اداره کل بیمه سلامت استان.
این دو کارشان را شروع کردند، دکتر غلام نژاد شروع به تعویض مدیران دولت دوازدهم کرد و انتصاب مدیران همسو.
مدیرانی که وی انتخاب می کرد افراد ویژه ای بودند، نیروهایی مذهبی، فعال، انقلابی و معمولا” غیر وابسته به نمایندگان مجلس استان و همین موضوع خشم نمایندگان را کم کم نمایان کرد.
دکتر غلام نژاد نه تنها به گماردن نیروهای حزب الهی و هیئتی بسنده کرد بلکه خود به همراه تیم منتخبش جلوی زیاده خواهی بعضی از نمایندگان هم ایستاندند بخصوص در جذب خارج از ضابطه نیرو و همین مسائل بود که پای نمایندگان را به استیضاح وزیر هم کشاند و اتفاقاتی که باید نمی افتاد و افتاد.
از آن طرف دکتر دهراب پور هم با کوله باری از تجربه سالها مدیریت در جاههای مختلف از جمله اولین مدیرکل انتقال خون استان، مدیریت درمان دانشگاه، ریاست چند بیمارستان و … روند جدیدی را در مدیریت اداره کل بیمه سلامت استان شروع کرد.
شاید به ذهن بعضی ها دکتر دهراب پور یک مدیر ستادی بود، در حالی که وی در این دوره کوتاه مدیریت در تمامی مناطق استان چندین بار حضور پیدا کرد از زیلایی و دیشموک تا روستاهای شهرستان لنده و بویراحمد.
وی در خدمت جهادی، تعطیل و غیر تعطیل نمی شناخت و حتی روزهای جمعه دور از خانواده در نمازجمعه اکثر شهرهای استان حضور پیدا می کرد و در راستای جهاد تبیین، خدمات نظام را در بیمه سلامت به مردم معرفی کرده و از آنان دعوت می نمود از این خدمات بی نظیر استفاده کنند، خدماتی که شاید برای اولین بار به گوش خیلی ها خورده بود.
ارتباط خوب دکتر دهراب پور با رسانه ها و شخصیت مردمی شان، تلاشهای شبانه روزی و خدمات جهادی شان، شاخصهای عالی بیمه سلامت را در استان به ارمغان آورده بود و اداره کل بیمه سلامت با وحود وی رنگ و بوی ویژه و اسم و رسم دیگری پیدا کرده بود.
دکتر دهراب پور با دانشگاه علوم پزشکی و مراکز درمانی خصوصی، تعامل بسیار خوب و مناسبی داشت، طوری که یک روز اعتبارات مربوطه را پیش خود نمی گذاشت، آنها را روانه موسسات درمانی دولتی و غیر دولتی می کرد تا به گفته خودش پرسنل بهداشتی درمانی استان سریعتر از این اعتبارات بهره مند شده و با انرژی مثبت و انگیزه بیشتری به مردم خدمت کنند.
دکتر دهراب پور قصه ی ما همچون دوست دیگر فردی بود که در کارش سخت گیری های خاص خود را داشت، بسیار پاکدست و قانونمند …
تا اینکه در جلسه ای در حالی که فقط به طور کلی می خواست از استخدامهای بی ضابطه گلایه کند، کنش و واکنش ها و موضوع اصلی  جلسه باعث گردیدبه بعضی از مصادیق فساد اداری در استان اشاره کند ،همین جسارت و شهامت وی نه تنها منجر  به اخراج از جلسه شد ، بلکه فردای همان روز حکم عزل  مدیرکلی بیمه سلامت استان رسانه ای شد.
این چنین بود داستان این دو همکلاسی، که به اخراجی های سال ۱۴۰۱ شهرت پیدا کردند.راستی این دو دوست به چه گناهی از ریل خدمت صادقانه و خالصانه کنار گذارده شدند؟!