دهدشت  هندوستانی کوچک
دهدشت  هندوستانی کوچک
از دیگر سو اگر منفعت طلبی را ذیل قوم گرایی تعریف کنیم به این نتیجه می رسیم که انتخابات محل وعده های پرطمطراق و غیر معقولانه ای می شود که با استفاده ابزاری ازظرفیت های قومی فرد و یا افرادی را به قدرت می رساند که بعد از پیروزی برای آنکه دوباره و چنود باره در قدرت بمانند از رانت های مدیریتی خویش برای تثبیت در قدرت و به کار گماشتن اقوام و دوستان فارغ از توانایی یا عدم توانایی آن شخص استفاده نمایند که این موضوع در سال های اخیر با شدت بیشتری مفهوم نجات بخش عدالت را نشانه رفته است.

فریادجنوب ؛شهردهدشت به عنوان یکی از شهرهای باستانی استان کهگیلویه وبویراحمد شناخته می شود،صدق این ادعا وجود شهر باستانی بلاد شاپور در مجاورت این شهر است.
فرهنگ ،یکی از اصول بنیادی برای پیشرفت هر ناحیه ای بدون شک توجه ویژه به ساختارهای فرهنگی آن ناحیه است.
دهدشت را باید هندوستان کوچکی تصور کرد که طوایف و خرده فرهنگ های متنوعی را در دل خود جای داده است.
توجه به این ظرفیت بالای فرهنگی و کمک به اولا تقویت و درگام دیگر استفاده از این ظرفیت ها می تواند به پیشرفت و شکوه شهر دهدشت بیافزاید.
پیشرفت متناسب با ظرفیت و به روز هر ناحیه ای می تواند یک فاکتور اساسی در جهت نیل آن ناحیه به سمت یک توسعه ی پایدار باشد.
مراد از ظرفیت استفاده از تمام استعدادهای فرهنگی آن ناحیه است ، فی المثل اگر به آداب و رسوم ازدواج در شهر دهدشت نگاهی تیتر وار بیندازیم ملاحظه می کنیم که این آداب و رسوم می توانند دستمایه مناسبی برای جشنواره های فرهنگی فصلی باشد که باعث معرفی آن آداب و رسوم و همچنین توسعه ی صنعت توریسم و بالطبع یک درآمد عمومی پایدارباشد.
ضمن آنکه نباید از نظر دور داشت که اگر این ظرفیت درکنار بنای باستاتی شهر دهدشت معرفی گردد ارزشی دوچندان دارد.
اگر توجه به ظرفیت های فرهنگی جدی گرفته شود دوشادوشی و اتحاد مردم در خواست های عمومی باتوجه به علاقه ی ویژه ی مردم به تعیین سرنوشت خودشان در سایه نظام جمهوری اسلامی می تواند نتایج حیرت انگیزی را به دنبال داشته باشد به طور مثال همین انتخابات شوراها اگر بدور از طایفه گرایی که معزل اصلی سیستم مدیریت شهری دهدشت بشمارمی آید برگزار شود این انتظار می رود که متخصصینی شجاع و قابل از طرف مردم انتخاب شوند تا انشاالله متضمن رقم زدن شهری سبز و توسعه ای پایدار باشند.
یکی دیگر از آسیب های فرهنگی دهدشت آشنا نبودن مردم با نقش و حقوق حقه ی خویش است که این معزل بزرگ باعث شده است تا اساسا سودجویان سیاسی و فرهنگی به راحتی از مردم برده کشی سیاسی و شخصی نمایند.
طبعا اگر مردم با حقوق خویش آشنا باشند باتوجه به کوچک بودن شهرو البته آشنابودن اکثریت مردم به لحاظ فامیلی مسئولان کم کار جسارت منفعت طلبی و به هدر دادن سرمایه های شهر را نخواهتد داشت.
از دیگر سو اگر منفعت طلبی را ذیل قوم گرایی تعریف کنیم به این نتیجه می رسیم که انتخابات محل وعده های پرطمطراق و غیر معقولانه ای می شود که با استفاده ابزاری ازظرفیت های قومی فرد و یا افرادی را به قدرت می رساند که بعد از پیروزی برای آنکه دوباره و چنود باره در قدرت بمانند از رانت های مدیریتی خویش برای تثبیت در قدرت و به کار گماشتن اقوام و دوستان فارغ از توانایی یا عدم توانایی آن شخص استفاده نمایند که این موضوع در سال های اخیر با شدت بیشتری مفهوم نجات بخش عدالت را نشانه رفته است.
فرهنگ آن زمان اهمییت پیدا می کند که داشتن شهری زیبا و عاری از زباله و پسماند با خیابان هایی که ما برای زیبا نگه داشتنشان احساس مسئولیت می کنیم هرگز یک رویای دست نیافتنی نیست.
فرهنگ آن هنگام اهمییت دارد که رانندگی ما در خیابان ها نه باعث ترافیکی می شود و نه حتی باعث به زحمت افتادن شهروندان و پلیس ..
فرهنگ آن هنگام معنا پیدا می کند که جشن های عروسی و هلهله ی شادی ما آرامش و خواب نیمه شب همشهری هایمان را برهم نزند
در هر حال باید فرهنگ را گمشده ی اصلی و نبودش راعلت العلل واپس ماندگی شهرمان بدانیم
ودرمانش را اول باید در پستوی ذهن خویش بیابیم که هرگز سعی نمی کنیم قدمی برداریم و بعد در انتخاب هایمان که شایسته سالاری و تخصص گرایی را جایگزین برادر گزینی و قوم گزینی فارغ از تخصص و شایستگی کرده ایم.
شاید بهتر است ترمیم فرهنگی هندوستان بلاد شاپور را به فرزند شجاع و مهندسش واگذار کنیم
شجاعتم آرزوست
تخصصم لازم است