بهنام عکاشه؛

جمعه ۱۵ آذر ۹۸. در شهر شایعه شد که سیدقدرت و خورشیدی همزمان وارد فرمانداری گچساران شده و از کاندیدای خورشیدی رونمایی می کنند.
ظاهرا تیم سیدقدرت حسینی و خورشیدی بر سر این نکته به تفاهم نرسیده و مقرر شد ثبت نام ها صرفا در یک روز باشد.
خورشیدی و هومن عسگری صبح ثبت نام کردند و سیدقدرت بعد از ظهر.
صبح آن روز به همراه میثم قاسمی به چند نفر از ترک های هوادار عسگری سر زده و از آنها راجع به هومن عسگری اطلاعات گرفتم. این درست همان کاری بود که قبل از آشنایی با زهره فولادی نیز کرده بودم.
این روال زاگروناست که از کسانی که چندان با عقاید سیاسی اش آشنا نیست راجع به موضوع انتخابات ۸۸ می پرسد. این کار را قبل تر از آن با سیدقدرت و تاجگردون در سال ۹۰ هم کرده بودیم. اما این دو با اشراف به آن پاسخ می دادند.
زهره فولادی نیز در برابر سوال زاگرونا بهت زده شد و پاسخی نامتناسب با جایگاهی که در آن نشسته بود عنوان کرد.
اما احتمالا چون عسگری انتظار این سوال را نداشت واکنش احساسی تری به موضوع داشت و‌ آنچه درونش بود بلافاصله بیرون داد.
اما این همه ماجرا نیست. سالها پیش و قبل از انتخابات ۸۸ احمد خورشیدی در مصاحبه با رورنامه اعتماد ملی به مدیرمسئولی مهدی کروبی به صراحت با احمدی نژاد پدرهمسر فرزندش مهدی مرزبندی می کند.
اعتماد ملی چنین نوشته: پدر داماد احمدی‌نژاد در پاسخ به این سئوال که «گرایش شما به سمت کدام کاندیدا است؟» گفته: نظر من در مورد تمام کاندیداهای تایید شده به غیر از احمدی‌نژاد مثبت است. اما دوست دارم رضایی در این منصب باشد.
وی درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی تصریح کرده است: «مهندس موسوی و کروبی از استوانه‌های کشور هستند و نمی‌توان آنها را با برخی‌ها مقایسه کرد. کروبی 13 تا 14 سال از عمر خود را در زندان سپری کرده و از مبارزان بسیار مقاوم زمان شاه بوده است. مهندس موسوی هم از زحمتکشان و مبارزان بود و نمی‌توان آنها را با احمدی‌نژاد مقایسه کرد. مقایسه اینها مانند مقایسه جنس درجه اول با درجه سوم است. البته احمدی‌نژاد هم نقاط مثبتی دارد. اما معتقدم بر 3 گزینه دیگر بهتر می‌توان سرمایه‌گذاری کرد. حضرت آقا هم مخالف هیچ‌کدام از اینها نیست و شورای نگهبان هم آنها را تایید کرده است».
به این دوجمله دقت کنید:
۱. مهندس موسوی و کروبی از استوانه‌های کشور هستند و نمی‌توان آنها را با برخی‌ها مقایسه کرد.
۲. حضرت آقا هم مخالف هیچ‌کدام از اینها نیست و شورای نگهبان هم آنها را تایید کرده است.
حالا این را با جمله هومن عسگری مقایسه کنید؛
۱. میرحسین‌موسوی از ذخایر مملکت است ولی ۲. رهبری فصل الخطاب است.
آیا می توان این دو جمله را مشخصا دو‌ جمله ای نامید که خورشیدی در سال ۸۸ گفته بود و حالا عینا از زبان کاندیدای مورد حمایتش بیرون می آید؟ آیا این تشابه تصادفی است؟
چرا خورشیدی که تریبونها را در اختیار داشت هیچگاه به این مورد تعرض نکرد.
چرا او بلافاصله فولادی را روانه شیراز کرد تا ثبت نام نماید؟
و مهم تر از همه چرا مرتبا از کاندیدایی جز هومن عسگری حمایت می کند؟ البته در کنار دکتر هومن!؟!؟
چرا او در فایل صوتی امروزش عملا به رقبای هومن عسگری چراغ سبز نشان داده است؟
چرا او مرتبا شاخص می دهد که ۸۴ و ۸۶ من آمدم تا تاجگردون نبرد؟ آیا او می خواهد این بار عسگری بیاید که تاجگردون نبرد؟ چرا او عسگری را نردبان قرار داده است؟
آیا رد صلاحیت عسگری خواسته هومن نیز خواهد بود؟
آیا او از محور شدن دیگر قشقایی ها می ترسد؟ آیا او به همین خاطر از فولادی حمایت نکرد؟
آیا نفر بعد از هومان عسگری کدام قشقائی هست؟
تیغ تیز حذف خورشیدی این بار با کلیدواژه موفنگی، شیتیل بگیر و شرابخوار گردن قشقائی ها را نشان گرفته است. دومینوی حذف بزرگان قشقائی تا کجا ادامه دارد?
از فولادی آغاز شد. به پرویزی و کریمی و طاهری رسید. آیا عسگری آخرین نفر بود؟ قشقائی باز هم از درون و توسط خودی ها در حال تلاشی است.
چرا او به مخالفین حضور عسگری برای ردصلاحیت کد می دهد؟ حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، دوران دانشجوئی، پاسپورت، پرونده های وکالت. او با زبان بسته می گوید بروید این موارد را بررسی کنید. خورشیدی می خواهد مطمئن شود که کار هومن تمام است؟ چرایش را در مطالب بعدی خواهم نوشت.
خورشیدی چگونه از درون شورای نگهبان آمار دقیق دارد؟ آیا او قبل از حضور هومن می دانست او رد صلاحیت می شود؟ چه کسی رابط او با شورای نگهبان است؟ اخبار داخل شورا چرا به بیرون درز کرده است البته اگر گفته خورشیدی مقرون به صحت باشد.
تشابه نکته به نکته سخنرانی عسگری با مصاحبه خورشیدی چنین نکته ای را به ذهن متبادر می نماید.
اما عسگری کاندیدای مورد حمایت سردار خورشیدی درباره اظهاراتش پیرامون قضیه روز ثبت نام گفت: پس از ثبت نام یکی از خبرنگاران سوالی از من کرد که مشخصا با حساب و کتاب بود و من هم آدم سیاسی نیستم. حقوقی و شفاف هستم.
بله هومن می گوید سیاسی نیست که اگر بود اینچنین در دام سیاسیون نمی افتاد و پله دیگران نمی شد. اینچنین عینا متن خورشیدی را به زبان نمی آورد تا زمینه را برای برخوردها آماده نماید؟
چرا سردار مرتبا از داشتن کاندیدای قشقایی در صورت نبود هومن می گوید و اذهان را آماده حذف او می کند و هزینه اجتماعی ردصلاحیت او را ناچیز جلوه می دهد؟
پس آبرو‌ و نام خانوادگی افراد چه می شود؟ آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟
چرا سردار در فایل امروزش از دلیل اصلی چیزی نگفت؟ وقتی داراب بازیار می گوید مصاحبه مطبوعاتی زمینه چینی شده بود او اصرار دارد کدهای جدید به شورای نگهبان و مخالفین حضور عسگری بدهد؟
باید دید در نهایت خورشیدی از کدام طیف و کدام نامزد پشتیبانی می کند؟
خورشیدی پیش از این ثابت کرده فردی نفوذناپذیر و البته غیرقابل پیش بینی است.