فرزند پدرمعنوی معلم طبیعت ایران برای نام و اعتباریاسوج می آید
فرزند پدرمعنوی معلم طبیعت ایران برای نام و اعتباریاسوج می آید
آریا استعاره ای جالب از یک هویت اصیل و ریشه دار فرهنگی است با این انضمام که بهره ای بزرگ از دانش و دانایی و برنامه و کارنامه را پیوست داشته های سترگش کرده است .

فریادجنوب 
شنیده اید حتما
پسر کو ندارد نشان از پدر
احتمالا به همین فرصت چشم به هم زدن حدس هم زدید؟ درسته؟
آری
محمدرضا آریا نجیب زاده ی چیتابی پسری است که نشان از پدر دارد
پدری که مفتخر به لقب شگفت انگیز مرد یک میلیون درختی است
فرزند پدرمعنوی معلم طبیعت ایران
او جای جای ایران را درخت کرده است
جای جای ایران را نفس بخشیده است
اکسیژن به ریه ی پردود خاک ایران مان تزریق کرده است .
حالا اما محمد رضا آریا فرزند خلف پدر آستین بالا زده تا سرزمین برف و آفتاب مهربانی
سرزمین دنای همیشه سربلند
پایتخت زهوار در رفته ی طبیعت ایران
شهر سبز حالا کم رنگ‌یاسوج را رنگی نو ببخشد و طرحی نو برایش در اندازد.

آری!!!!!

استعداد و فراتر از آن کهن الگوها موروثی اند و حالا پسری با نشان درخشان پدر آمده تا دانش و تجربه اش را به اصالت بلوط پیر و خسته ی زاگرس دخیل ببندد تا از آینه ی تلالو برف مازه ی پازن پیر خورشید توسعه بی وقفه بر یاسوج بتابد.

آریا استعاره ای جالب از یک هویت اصیل و ریشه دار فرهنگی است با این انضمام که بهره ای بزرگ از دانش و دانایی و برنامه و کارنامه را پیوست داشته های سترگش کرده است .
عبور از کلیشه های طایفه ای و سیاسی و دیدن برنامه ها ، کارنامه ها و پیشتر از آن تعمقی بزرگ در اینکه باید درختی بکاریم تا آیندگان از میوه اش بهره ببرند آریا را انتخابی منطقی و صحیح می داند .
امید که خوانندگان این سطور دریابند چهارسال آینده دیگر جایی برای پشیمانی وجود نخواهد داشت و تا بلوط پیر دنا نخشکیده است است باید فکری برای آشیانه ی شاهین دنا بکنیم و یاسوج را رنگی نو ببخشاییم.