مردم کسانی که سیاه بازی هایشان سیاه ترین دوران بویراحمد و دناست و آنانی که مدلی خطرناک از هرج و مرج قبیله ای را تبلیغ می کنند نمی خواهند/به قلم علی امیدی
مردم کسانی که سیاه بازی هایشان سیاه ترین دوران بویراحمد و دناست و آنانی که مدلی خطرناک از هرج و مرج قبیله ای را تبلیغ می کنند نمی خواهند/به قلم علی امیدی
آنانی که مدلی خطرناک از آنارشیسم قبیله ای را تبلیغ می کنند این روزها دریافته اند که مردم فاصله ی حرف تا عمل را به نیکی تشخیص می دهند و دریافته اند که محمد بهرامی از تنها یک فرصتش چنان فرصت هایی ایجاد کرده که هر شعاری بدهد مردم به آسانی اعتماد می کنند.

فریاد جنوب؛متن زیر از یادداشت های ارسالی به فریاد جنوب می باشد و این پایگاه خبری تمام یا قسمتی از آن را تایید و یا رد نمی کند.

به نام خداوند مهر آفرین

کاندیداهای انتخابات این روزها سخت در تکاپوهستند تا به هر قیمتی برنده ی انتخاب از طرف مردم باشند.
هر کدام کارهای کرده ی خود را دست گرفته اند و به میدان رقابت آمده اند .
هر فرصتی ولو در حد دقایقی هم باشد غنیمت شمرده می شود.
با آنکه طیفی دائما نق زننده ، مخالف اند اما این عرف انتخابات است آن هم در حوزه ای که حد حرمت ها را همین روابط و رفت وآمد ها تعیین می کنند.
روی دیگرش اما دیدار چهره به چهره با مردم و شناخت از مشکلات و کمبودها و خواسته ها و طبعا برنامه ریزی برای ارائه ی بهترین مدل ها و شعائر انتخاباتی است .
یقینا مردم فارغ از هر گونه تقسیم بندی جناحی ای که این روزها بعضی اصرار مرموزانه ای به دامن زدن به آن دارند ، خود با چشم بینا تحرکات را زیر نظر دارند.
محمد بهرامی با یک تفاوت آشکار به نسبت سایر رقبای تایید صلاحیت شده به میدان آمده .
او تنها کاندیدای تماما دانشگاهی یا بهتر بگوئیم اکنون دانشگاهی و فنی جمع حاضر است ‌.
مشخصا عملگرا بودن برگ برنده ای است که بهرامی را در صدر اکثر پیش بینی ها از نتایج انتخابات قرار می دهد.
شعائر انتخاباتی زمانی از کاندیداها پذیرفته می شوند که پشت بندش کارنامه و عملکردی مشخص در پیش روی مردم باشد .
پس مادامی شعاری می تواند مورد قبول قرارگیرد که به واسطه و براساس عملکرد بیان شده باشد .
فرصت های مدیریتی در طول سالیان اخیر با یک شیوه ی نادرست ، رانتی و غیر فنی در اختیار افراد قرار داده شده است اما پروتکل مشخص سازمانی مانند شهرداری که دست برقضا دارای یک شیوه ی آزمونی برای انتخاب شهردار است باعث شده تا رزومه ی کاری محمد بهرامی انتخابی از روی آزمون همراه با ارائه کارنامه و برنامه باشد برخلاف دیگرانی که گاهی در مسولیت هایی قرار گرفته اند که نه استحقاقش را داشته اند و نه توانایی اش را .
بگذریم که بعضی از برگ های دفتر اعمال بعضی از دوستان نوشته ی جریانی پول محور بوده تا شایسته سالار.
بهرامی اما بعد از رد شدن از فیلتر آزمون ارائه ی برنامه در روزهایی که اتفاقا نه جریان نماینده ی وقت روی خوشی به شهردار بودنش داشتند و نه حتی اکثریت مسئولین استانی ، موفق شد با سربلندی تمام جایش را در دل های مردم باز کند.
تازه طرفه ی ماجرا این بود که بخاطر انسداد فکری آن دوران ایشان حتی بخاطر یک تندیس و نمای چند خیابان بارها مواخذه شود.
اما این سنگ های بزرگ بجای آنکه سد راهش شوند پایه های محکمی شدند که او یاسوج نوین را بر روی آنها پایه ریزی کرد.
وقتی حرف از عملگرایی می شود در واقع باید آن بخشی که با وجود تمام کاستی ها شما موفق به پیشبرد برنامه ی خود می شوید را هم در نظر داشت .
عملگرایی یعنی اینکه شما اهل نق زدن و نالیدن نباشید و دنبال بهانه برای شانه خالی کردن هم نباشید.
شاید هر کس دیگری در جایگاه بهرامی می توانست صرفا شهردار یاسوج بودن را به کارنامه ی خود بیفزاید و در مقابل نقدها ، بهانه ی سنگ اندازی مخالفین قدرتمند را بیت الغزل حرف هایش بکند اما بهرامی به جای تسلیم شدن و نق زدن ایستاد و مقاومت کرد و دست از تلاش برنداشت و کار کرد و درخشید.
امروز افکار عمومی شهر یاسوج خاصه آن بخشی که دوران موفق شهردار اسبق را تجربه کرده اند به نیکی از مردی یاد می کنند که توانسته در کوتاه زمانی فاتح قلوب پایتخت طبیعت ایران شود.
با توجه به استعدادهای نابی که در زمینه های مختلف ورزشی در استان وجود داشت و دارد و با عنایت به فیزیولوژی خاص کهگیلویه و بویراحمدی ها سکوهای یخ زده ی تختی می توانند شهادت دهند که شهردار اسبق برای افزایش نشاط اجتماعی و هم چنین فرصت دادن به شکوفایی استعدادها چه تلاش هایی انجام داد.
شاید اگر امروز از شهرداری یاسوج بیشتر از نامی و خاطره ی غول کشی اش در جام حذفی باقی مانده بود بهتر می توانستیم بگوئیم چه ارزش افزوده ای محمد بهرامی به بویراحمد و دنا و یا بهتربگوئیم استانمان بخشیده بود .
اما متاسفانه این چنین نشد تا چیزی جز حسرت برایمان باقی نمانده باشد..
دوستانی که دوران سیاه بازی هایشان سیاه ترین دوران بویراحمد و دناست
یا آنانی که مدلی خطرناک از آنارشیسم قبیله ای را تبلیغ می کنند این روزها دریافته اند که مردم فاصله ی حرف تا عمل را به نیکی تشخیص می دهند و دریافته اند که محمد بهرامی از تنها یک فرصتش چنان فرصت هایی ایجاد کرده که هر شعاری بدهد مردم به آسانی اعتماد می کنند .
عملگرایی یعنی یکسویه نگر نبودن
عملگرایی یعنی تقسیم بندی نکردن جامعه
عملگرایی یعنی هرکسی را درجای خود نشاندن
عملکرایی یعنی شایسته سالاری
عملگرایی یعنی اعطای فرصت ها به جوانان
عملکرایی یعنی پذیرش این واقعیت که بانوان بازوان توانمند توسعه هستند و باید به سهم واقعی خود در مدیریت جامعه برسند سهمی که حق تقریبا شصت درصد آحاد جامعه است
عملگرایی یعنی حرکت به سمت طرح ها و برنامه هایی که جامعه را به جلو هل می دهند
عملگرایی یعنی توسعه بر مبنای آمایش سرزمینی و محلی.
مسلما سایر کاندیداهای محترم انتخابات پیش روی هم می توانند چنین ادعایی داشته باشند اما مصادیق این ادعاها احتمالا به سختی پیداشوند و یا ممکن است اصلا مصادیقی وجود نداشته باشد.
آنچه روشن است کمپین راه روشن فردا این روزها سنگر به سنگر در حال فتح قلوبی است که تشنه ی عمل اند نه طالب شنیدن حرف های دائما تکراری.
مردم بلبل زبانان مراسمات فاتحه خوانی و رجزخوان های نهان شده پشت قبیله و دیارشان را نمی خواهند زیرا می دانند اگر این کارها سودی عایدشان می کرد وضع بویراحمد ودنا نمی توانست بر روال و منوال کنونی باشد .
یقین بدانید دوم اسفند روز دوم دیگری است.
علی امیدی