در اواخر سال ۱۳۰۵ سرتیپ خان در روستای مزدک مستقر بود در همین بین تعداد زیادی از افراد جنگجوی بویراحمدی اطرافش جمع شدند.

ایشان از آنجا که آدم قلدری بود به بهانه خون کریم خان پدرش تصمیم به حمله به سی سخت را می گیرد، هنگام حمله به سی سخت آنها متوجه می‌شوند و افراد مسلح شان در اطراف سی سخت موضع گرفته و از خود دفاع می نمایند.

درهمین وقت لهراسب از هوای مه آلود ای که به وجود آمده بود استفاده کرده و خود را به قله کوه مشرف بر تفنگچی های سی سختی می رساند ،دو نفر از فرزندان ملا قباد ویکی از کدخدایان کشته می شود  واز آنجا که این سه نفر فرماندهی نیروهای سی سختی را عهده دار بودند بعد از کشته شدن شان مقاومت باقی مانده کم و نیروهای سرتیپ خان وارد ده شده و غارت را شروع می نمایند .

بد از این جنگ سرتیپ خان به مزدک برمی‌گردد و نهایتاً عازم تل خسرو نشود که در عوض حمله به سی سخت ، ملاقبلد با تامرادی ها در اوایل سال ۱۳۰۶ هماهنگ و به روستای گنجه ای  حمله و آنجا را غارت می کنند.

  سرتیپ خان  برای انتقام دوباره با عده زیادی به فرماندهی لهراسب جهت غارت عازم  منطقه لوداب  می شوند که بعد از غارت مختصری به علت مقاومت جانانه بویراحمد سفلی جنگ سختی در می گیرد .

تعداد زیادی از طرفین مثل کی قباد ،علی حسن برادر لهراسب، ملا کریم بهادران و…. کشته می‌شوند، نهایتاً نیروهای سرتیپ خان ، شکست خورده برمیگردند .

این جنگ بیشتر ریشه در قدرت طلبی ایلی و تقاص جاهلانه دارد و طرفین از فرصت های به دست آمده فقط برای از پا درآوردن طایفه مقابل در تلاش و تکاپو بودند